فال روزانه
کد فال روزانه
فال,طالع بینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  • + سلام.از همه معذرت.یه اشکال در دستمزد هنرمندان وجود داشت که رفع شد.دوست داشتید بخونید.ممنون
  • + سلام. داره 1 بازون قشنگ همه جا رو تر میکنه. هر کی خوابه از دستش رفت

طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

16 سناریو تکراری در فیلم‌های ترسناک +عکس

قاتل در فیلم‌های ترسناک همیشه شخصیت و وجودی فرا زمینی دارد. او دارای صورتی بسیار ترسناک است و همین طور دارای قدرت فوق العاده ای می‌باشد به طوری که هر چقدر او را کتک بزنید یا...
 
فیلم‌های ترسناک همیشه دارای یک سری حرکات، صحنه‌های و جاذبه‌های تکراری برای ترساندن مخاطب دارند اما آیا از آنها اطلاعی دارید ؟

1-همیشه قاتل یا شخصیت ترسناک فیلم پشت سر هنرپیشه می‌باشد: 
 
 
همیشه در فیلم‌های ترسناک قاتل پشت سر مقتول حضور پیدا می‌کند و او را می‌ترساند بدون اینکه مقتول صورت این فرد را ببیند اما همیشه  احساس می‌کند که شخصی پشت سر او است و یا اینکه در تعقیب اوست.
در این لحظات همیشه تپش قلب مقتول بالا می‌رود و جیغ می‌زند و از صحنه فرار می‌کند یا اینکه قاتل بالاخره او را در چنگال خود اسیر می‌کند.

2. قاتل همیشه شخصی عجیب است: 

 

قاتل در فیلم‌های ترسناک همیشه شخصیت و وجودی فرا زمینی دارد. او دارای صورتی بسیار ترسناک است و همین طور دارای قدرت فوق العاده ای می‌باشد به طوری که هر چقدر او را کتک بزنید یا به او گلوله شلیک کنید نیز در  او اثری نمی‌کند و همیشه از خانواده یا گروه شما هستند که می‌میرند نه قاتل.

3.  همیشه گروهی دوستانه، یا یک خانواده حضور دارند:

 

در فیلم‌های ترسناک، همیشه گروهی دوستانه متشکل از دختران و پسران جوان یا یک خانواده حضور دارند که در جریان داستان یک یا چند نفر از این اعضا کم کم از گروه حذف می‌شوند و در نهایت همیشه یک یا دو نفر زنده می‌مانند و بر قاتل فائق می‌آیند.

4. یک خانه مخروبه و قدیمی‌:

 

گروه در این ژانر فیلم در یک خانه قدیمی ‌و مخروبه ساکن می‌شوند. خانه ای که از شهر کاملا دور و در محوطه بیرون شهری است در یک جزیره، جنگل یا یک شهر دور افتاده.

5. خونریزی‌های بیش از حد و باور نکردنی وجود دارد:

 

در این فیلم‌ها شخصیت اصلی داستان یا یکی از هنرپیشه‌ها با وجود خونریزی شدیدی که دارد اما تا آخر فیلم همچنان زنده است و به زندگی خود ادامه می‌دهد. خون این شخصیت‌های همیشه به در و دیوار می‌ریزد و با این جنبه‌های فیلم شخصیت روانی تماشاچیان را هدف می‌گیرد.

6. زیباترین دختر گروه تنها در برابر قاتل:

 

زیباترین دختر گروه در برابر قاتل قرار می‌گیرد اما قاتل موفق به قتل او نمی‌شود و او در ابتدا می‌گریزد یا کسی به کمک او می‌آید و قاتل موفق به قتل نمی‌شود.
 
7. قاتل، هنرپیشه‌های فیلم را عذاب می‌دهد: 

 

قاتل، هنگامی‌ که شخصیت اصلی فیلم را به دام می‌اندازد، او را مورد شکنجه بسیار قرار می‌دهد. به طرز باورنکردنی جنون دارد و از جیغ و فریاد سایرین خوشحال می‌شود.

8. صمیمی‌ترین دوست هنرپیشه فیلم قاتل است:

 

معمولا کسی که به او خیلی نزدیک هستید مانند صمیمی‌ترین دوستتان یا اینکه پدر یا مادر خانواده قاتل می‌باشد. شخصی که بسیار در نظر شخصیت اصلی داستان محبوب است.
 
9. مقتول داستان همیشه با سلاحی آماده است:

 

کسی که در داستان مورد حمله یا ضرب و شتم قرار می‌گیرد همیشه با یک سلاح سرد، سلاحی که به نسبت سلاح قاتل ضعیف‌تر است به او حمله ور می‌شود.
 
10. وجود عشق در داستان:

 

 همیشه در جریان داستان، دو نفر که عاشق هم هستند به خاطر دیگری تمایل به فداکاری دارند. اگر قرار باشد یکی از آن دو کشته شوند همیشه این مرد یا پسر داستان است که مایل به فداکاری و نجات جان  همسر خود است.

11. راه فرار بسیار سخت است:

 

اگر شخصیت‌های داستان بخواهند فرار کنند باید از گذرگاه‌ها، پشت بام، زیر زمین یا پارکینگ که خود این فضاها ترس را انتقال می‌دهند عبور کنند.
 
12. بچه‌های نورمالی در داستان وجود ندارند

 

در فیلم‌های ترسناک بسیار دیده می‌شود که فرزند خانواده اقدام به کشتن سایرین می‌کند. اصولا شکل،رفتار، چیزهایی که غیر عادی هستند ترس و ارعاب را برای مخاطبین ایجاد می‌کنند.

13. معمولا یک کلمه یا راز وجود دارد:
در این فیلم‌ها برای اینکه به هویت اصلی قاتل یا قاتلین پی ببرید یک کد، رمز یا یک ابهامی‌ وجود دارد که شما باید آن را کشف کنید تا بتوانید به قاتل برسید.

14. وجود یک حیوان در داستان:

 

همیشه در ژانر فیلم‌های ترسناک یک گربه یا حیوان دیگری حضر دارد که با حضور ناگهانی یا ایجاد صدا باعث ترس بازیگران می‌شود.

15. کشف جسد یا اجساد:

 

در جریان این فیلم‌ها، جسدهایی که مخفی شده بودند ناگهان هویدا می‌شوند و ترس چند برابری را به تماشاچی القا می‌کنند.
 
16. پلیس همیشه دیر می‌رسد:

 

پلیس زمانی در صحنه حضور پیدا می‌کند که کار از کار گذشته و تمام شخصیت‌های داستان کشته شده اند و فقط برای جمع آوری اجساد و اعزام آمبولانس می‌رسند. 
 

اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

انتقاد داماد احمدی نژاد از دفتر وی
رییس جمهور دستور تدوین چارت تشکیلاتی این شورا را داد و این چارت تهیه شد و سپس رییس جمهور به آقای فروزنده دستور دادند مطالب مربوط به این شورا را زود و خیلی فوری جمع و جور کند، ولی متاسفانه ...
 
 


 

ایسنا:دبیر شورای مشاورین رییس جمهور اظهار داشت: به عنوان سرباز مقام معظم رهبری تا آ‌خرین قطره خونم در مقابل جریان انحرافی که مد نظر ایشان است چه در داخل و بیرون خانواده خواهم ایستاد و افتخار می‌کنم که سرباز مقام معظم رهبری هستم.

خورشیدی صبح امروز در اولین همایش شورای مشاورین رییس جمهور در سال 90 که در ساختمان کوثر نهاد ریاست جمهوری با حضور دکتر داوودی مشاور رییس جمهور و رییس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری برگزار شد، با اشاره به تهیه دستورالعمل و چارت تشکیلات شورای مشاورین رییس جمهور به دستور رییس جمهور، گفت: دبیرخانه‌ی شورای مشاورین رییس جمهور به منظور ارتباط و تعامل بیشتر بین شورای مشاوران رییس جمهور و شخص رییس جمهور تشکیل شده است تا کارها بهتر پیش برود.

وی ادامه داد: ولی متاسفم برای کارشکنی‌های زشتی که در این مدت در راستای اینکه این مجموعه شکل بگیرد، صورت گرفت. من گلایه‌هایی را که مطرح می‌کنم، خدمت رییس جمهور تاکنون مطرح نکرده‌ام. من دوست دارم کار کنم و اهل نق زدن نیستم و هیچ موقع این گله‌ها را نیز در حضور آقای داوودی مطرح نکرده‌ام. من گلایه‌ام از سرپرستی نهاد ریاست جمهوری در تمام این مدت است.

خورشیدی ادامه داد: آقای رییس جمهور دستور داد که ساختمان مشاوران از نوفل لوشاتو به ساختمان شماره 5 منتقل شود و ما 115، 116 کارمندی را که داشتیم به حدود 40 نفر کاهش دادیم، یعنی هم دورکاری را انجام دادیم و هم کاهش پرسنل. ولی چه پولی، چه تضمینی، هیچی. با دست خالی. اما ما با تمام این کمبودها و امکانات فعالیت خود را انجام دادیم برای اینکه دستور رییس جمهور روی زمین نماند.

وی ادامه داد: رییس جمهور دستور تدوین چارت تشکیلاتی این شورا را داد و این چارت تهیه شد و سپس رییس جمهور به آقای فروزنده دستور دادند مطالب مربوط به این شورا را زود و خیلی فوری جمع و جور کند، ولی متاسفانه یک و نیم، دو ماه طول کشید که از دفتر ایشان بیرون بیاید. چه کسی در این زمینه مقصر است؟ خیلی روشن است. با آن که این وقفه‌ها پیش آمد ما کار را روی زمین نگذاشتیم. از آذر ماه سال گذشته 17 پست سازمانی برای این شورا تعریف شد و آقای فروزنده ابلاغ کرد و به سرپرستی نهاد ارجاع شد تا کارهای مربوطه انجام شود، ولی از ماه 9 سال 89 این قضیه معطل ماند، و ما به آقای بقایی که سرپرستی جدید نهاد را بر عهده گرفت این موضوع را گفتیم، وی نیز رفت تا ابلاغ کند.

وی با بیان اینکه اداره کردن این مجموعه خرج می‌خواهد، گفت: آقای بقایی بحث 500 هزار تومان را مطرح کرده است. اینکه خیلی زشت است؟ ما تا الان از جیب خرج کرده‌ایم.

وی ادامه داد: برخی از دوستانی که در شورا حضور دارند و به عنوان مشاورین رییس جمهور فعالیت می‌کردند، می‌خواستند برای پیگیری کارهای مربوطه به سفرهای استانی بروند، از جمله آقای اسحاق مدنی می‌خواست به عنوان مشاور رییس جمهور در جریان سفر استانی رییس جمهور به سیستان و بلوچستان حضور داشته باشد، اما همه را بردند جز آقای اسحاق مدنی و ما شرمنده ایشان شدیم.

وی گفت: آقایان مشخص کنند که اگر اختلاف دیدگاه با من دارند چرا لطمه به مجموعه می‌زنند و بعد می‌گویند اهل تعامل هستیم.

خورشیدی با اظهار تاسف از صحبت‌هایی که در مورد رییس‌جمهور و عدم ولایت‌پذیری ایشان از سوی برخی از افراد مطرح می‌شود، گفت: آدم متاثر می‌شود از شنیدن چنین صحبت‌هایی، آقای دکتر احمدی نژاد دست آقا را بوسیده است و ادبیات امام را زنده کرده است و 90 سفر استانی رفته‌اند که هیچ‌کس نرفته است. من به عنوان عضو خانواده ایشان می‌گویم که زندگی ایشان پاک و ولایی است. من در زندگی ایشان هستم و می‌بینم ایشان همواره در خدمت آقا بوده است. چرا برخی افراد مدعی می‌شوند و می‌گویند ایشان ضد ولایت فقیه است، این بی‌انصافی است، آخرتی وجود دارد، دنیا زودگذر است، آیا باید تمام خدمات ایشان را نادیده گرفت، کدام رییس‌جمهور به میزان ایشان اینقدر تابع ولایت بوده است. آدم وقتی این حرفها را می‌شنود متاثر می‌شود.

وی در بخشی دیگر از صحبت‌های خود گفت: به صراحت می‌گویم که بنده مهدی خورشیدی سرباز ولایت و در رکاب آقا هستم و ایشان به عنوان مولا صحبتی را در مورد جریان انحرافی مطرح کردند که بنده با عنوان سرباز ایشان تا آخرین قطره خونم در مقابل این جریان انحرافی که مدنظر ایشان است، و همه می‌دانند چه در درون و چه در بیرون از خانواده خواهم ایستاد.

افتخار می‌کنم که سرباز ایشان هستم و تا آخرین قطره خون پای دفاع از آرمانهایی که ایشان مطرح کرده‌اند، می‌ایستم.

اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

دخترها هم میتوانند رزمیکار شوند. حالا دیگر خیلی وقت است دیدن دختری که از این ساکهای ورزشی بزرگ روی دوشش است و وارد باشگاه ورزشهای رزمی میشود، منظره عجیبی نیست. حالا خیلی وقت است که دخترها به ورزشهای رزمی علاقهمند شدهاند، بعدتر در آن ورزشها آنقدر پیشرفت کردهاند که مربی شدهاند، بعدتر از آن هم مدال جهانی آوردهاند و بیشتر از همه باعث تعجب آنهایی شدهاند که اعتقاد داشتند؛ «دخترو چه به ورزش رزمی؟» اما از بین همه این ورزشها شاید علاقه یک دختر به ورزش نینجوتسو از همه عجیبتر باشد. نینجوتسویی که به گفته صاحبان فن، آب پاکی را ریخته روی دست همه ورزشهای رزمی دیگر و اگر همه ورزشکاران رشتههای رزمی هزار فن میزنند، نینجاها هزار و یک فن میزنند. به خاطر همین و برای دیدن این هزار و یک فن، رفتیم به یک باشگاه دخترانه نینجوتسو تا ببینیم دختران نینجا باعث شادی روح لاکپشتهای نینجا شدهاند یا نه؟

با یکی از نینجاها وارد سالن میشویم و قرار است همین نینجای کوچولو راهنماییمان کند تا برویم پیش مربیاش. به تشک تمرین که میرسیم، میبینیم نینجا کوچولو جا مانده و نمیآید. چند لحظه ساکت نگاه میکند تا مربیاش اتفاقی نگاهش کند و بعد نینجا از او اجازه ورود به تشک تمرین را بگیرد. این درس اول است. یک نینجای واقعی آنقدر مودب است و آنقدر احترام بزرگتر را حفظ میکند که اگر مربیاش تا آخر کلاس هم او را نبیند، همانجا میماند و اجاره نگرفته وارد تشک نمیشود. بقیه نینجاها هم دقیقا همین طور هستند. تا قبل از اینکه لباسهایشان را بپوشند همهشان دختربچههایی هستند که شیطنت از سر و رویشان میبارد. با هم شوخی میکنند، حرفهای درگوشی میزنند و میخندند و مثل همه دختر بچههای دیگر بازیگوشاند. اما همین که لباسهایشان را میپوشند دیگر وضع فرق میکند ؛ نه خبری از شیطنت است، نه شوخی و نه حرفهای درگوشی. لباسهایشان را که میپوشند و نقابهایشان را که میزنند میشوند یک نینجای واقعی. آنقدر واقعی که اصلا اهل این لوسبازیها نیست و همه فکرش این است که نامرئی باشد، مبارزه کند و حساب آدم بدها را بگذارد کف دستشان.

 
 
ناامیدی، مرگ نینجاست
دختران نینجا لباسهایشان را پوشیدهاند، نقابهایشان را هم زدهاند و همه روی تشک نشستهاند. مربیهایشان هم بالای سرشان راه میروند و احتمالا درباره تئوری تمرینها حرف میزنند. کمربندهای قرمز و مشکیشان نشان میدهد که هر کدام چه ردهای دارند. بیشتر این بچهها که امروز در کلاس هستند، پنج، شش سال است که نینجوتسو کار میکنند و همین باعث میشود منتظر باشیم که حرکات جالب و هیجانانگیزی ببینیم. مربی یکی یکی اسمهایشان را صدا میکند و هنرجوها میآیند وسط تشک برای انجام حرکات نمایشی. هنوز همه چیز آرام است. یکی از بچهها میایستد، دستهایش را میآورد جلو و روی هم میگذارد. حالا آن یکی نینجا که آنطرف سالن ایستاده باید بدود بیاید اینجا، پای راستش را بگذارد روی دستهای دوستش، بپرد هوا پشتک بزند و بیاید پایین. نینجا با اینکه خیلی کوچولوست کارش را از نظر ما خوب انجام میدهد، در یک لحظه پایش را میگذارد روی دستهای دوستش و دو متر میپرد هوا، خیلی خوب هم فرود میآید. اما به نظر مربیاش یکی، دو تا اشتباه داشته. به خاطر همین، حرکت را چند بار تکرار میکند. آخر سر هم مربیاش آنقدرها راضی نیست. البته ناراضی بودن مربی تاثیری روی نینجا ندارد. اینطور که خودشان میگویند ناامیدی، مرگ نینجاست و اگر تا آخرین لحظه کلاس هم قرار باشد این نینجا همین حرکت را انجام بدهد، ناامید نمیشود و خم به ابرویش نمیآورد. این حرکات تمرینی که در جهت هیجان زده کردن ما انجام میشود تا 20دقیقه اول کلاس ادامه دارد. بچهها به دور، روی زمین نشستهاند و هر کسی که مربی اسمش را صدا میکند بلند میشود میآید وسط تشک و یک حرکت را انجام میدهد. اتفاقا برای نمایش، حرکتهای سخت را انتخاب میکنند. دختر کوچولوها میدوند و تا یک متر و نیم روی دیوار صاف باشگاه راه میروند وبعد پشتک میزنند و فرود میآیند. آنها همه حرکاتشان را در نهایت سکوت انجام میدهند و با اینکه بعد از هر فرود حسابی نفسنفس میزنند، اگر مربیشان دستور بدهد، همان لحظه دوباره حرکت را تکرار میکنند.

وقتی نانچیکو میآید وسط
شما را نمیدانیم. اما ما، سهل است این همه دختر، حتی یک دختر را هم ندیده بودیم که با نانچیکو ، زنجیر و چوبهای بلند این طوری نمایش بدهد. فیگورهای بچهها در این حرکات حسابی دیدنی است. با آن لباسهای بلند و یکدست مشکی و نقابهای ترسناکشان دقیقا مثل بازیگران فیلمهای نینجایی ژاپنیاند. اول نمایش، یک ژست نینجایی میگیرند و بعد نانچیکو یا زنجیرشان را به سرعت باد دور سرشان میگردانند. هیچ خبری از دست و پا چلفتی بازیهای دخترانه نیست. همه حرکات خوب انجام میشوند و نینجاهای وسط تشک بعد از هر حرکت تشویق میشوند. تشویقشان هم این شکلی است که بچهها دو بار محکم دستهایشان را میکوبند روی تشک و دو بار محکم دست میزنند. این تشویق هم یک مدل تشویق حرفه ایست که با فضای جدی و حرفهای تمرینها حسابی هماهنگ است. هر کدام از بچهها حرکاتشان را انجام میدهند و ایرادهایشان هم گرفته میشود. فیلم سینمایی برای ما و تمرینهای انفرادی برای آنها تمام شده و اینطور که مربی میگوید حالا وقت مبارزه است.

کومیته که میگن اینه؟
ما میگوییم مبارزه و نینجاها میگویند کومیته. کومیته از این مبارزه الکیهاست که توی فیلمها میبینیم. از همین مبارزههایی که طرف میداند الان آدم روبرویی قرار است چه حرکتی بزند. کومیتهها از بخشهای
دوست داشتنی کار نینجاهاست. این را میشود از اشتیاق بچهها برای اجرای کومیتههای نمایشی فهمید. مخصوصا آن گروهی که لباسهای نینجایی ببری پوشیدهاند. اینطور که مربیشان میگوید این بچهها برای یک دوره مسابقات با خلاقیت خودشان نشستهاند لباسهایشان را رنگ کردهاند و روی نقابهایشان هم عکس دندان پلنگ کشیدهاند که یعنی ما خیلی خطرناکیم. البته قصد واقعیشان، اول تنوع و زیبایی لباس بوده است که اصلا از یک نینجای دختر که زیر لباس ترسناکش قلبی از طلا دارد بعید نیست و بعد هم به خاطر این است که نشان دهند لباس یک نینجا همیشه سیاه نیست. اینطور که معلوم است نینجاها مثلا در جنگل و دشت و وسط شهر و نصفه شب، همیشه لباس سیاه نمیپوشند و همیشه لباسشان را طوری انتخاب میکنند که کمتر معلوم باشند. لباس سیاه مخصوص شب است و این لباس پلنگی هم احتمالا مخصوص عملیات در جنگل است. به هر حال کومیتهها شروع میشوند. دیگر خبری از سکوتی که تا چند لحظه پیش در باشگاه بود، نیست. نینجاها با سرو صداهای وحشتناکی با هم مبارزه میکنند. مبارزههایشان هم آنقدر درست و حسابی و هیجانانگیز است که احساس میکنیم اینجا لوکیشن یکی از این فیلمهای رزمی است. حرکا ت بچهها آنقدر قابل قبول و شبیه فیلمهاست که آدم میماند وقتی بچههایی به این کوچولویی به این خوبی از پس اجرای این حرکات برمیآیند، چرا بزنبزنهای بعضی از این فیلمها آنقدر آبگوشتی و نچسب است؟مبارزهها با سر و صدای تمام اجرا میشوند. بچهها با این سرو صداها، هم به ماجرا جو اضافه تزریق میکنند و هم نفس داخل ریههایشان را که باعث کندیشان میشود با فشار بیرون میدهند. اتفاقا مبارزهها هم مثل تمرینهای فردیشان پر از تنوع است. با چوب و شمشیر و نانچیکو و هر چیز که دم دستشان باشد مبارزه میکنند و بقیه هم به همان روش قبلی تشویقشان میکنند.

یک نینجای واقعی شناسایی نمیشود
ساعت کلاس تقریبا تمام شده. بچهها برای یکی از مربیها که امروز تولدش بوده هدیه گرفتهاند. کادو را که باز میکنند مربیشان حسابی ذوق زده میشود، ما هم همینطور. هدیه بچهها برای مربیشان یک جفت سیخ دو سر واقعا تیز دسته چوبی است که مربیشان میگوید برای او بهترین هدیه دنیاست. اسم این سیخهای ترسناک سای است و بچهها فکر کردهاند سای بهترین هدیهایست که میتوانند برای مربیشان بگیرند. کار بچهها که تمام میشود نوبت به عکس دست جمعی میرسد. یکی از نینجاها که اتفاقا از حرفهایهاست و از اول تمرین هم هیچ وقت نقابش را برنداشته، میرود یک گوشه میایستد و نمیخواهد توی عکس دسته جمعی باشد. ما هم تنها دلیلی که به ذهنمان میرسد این است که حتما نینجا کوچولوی گوگولی خجالت میکشد عکس بیندازد. اما مربی میگوید اتفاقا این نینجا اصلا هم خجالتی نیست و عکس نینداختنش هم به خاطر حرفهای بودنش است. نینجاها اعتقاد دارند هر گز نباید شناسایی شوند و عکس دستهجمعی گرفتن با لباس نینجایی و بعد هم چاپ شدن عکس توی یک مجله، یعنی فاتحه ناشناس بودن نینجا خوانده شده است. البته نینجا کوچولو با بیمیلی و با وساطت مربیاش میآید توی عکس دسته جمعی میایستد تا تصویر دختران نینجا تکمیل شود.

اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

یکی از موضوعاتی که ذهن خیلی از خانم ها را به خود مشغول می کند این است که چگونه می توانند بر همسر خود تاثیر بگذارند.در مقالات متعدد ،راهها ی گوناگونی را بیان کرده ایم مانند: اخلاق خوش،صبر،احترام به همسر و... اما تمام زنان در برخی مواقع از سلاحی استفاده می کنند که اتفاقا شوهرشان را تحت تاثیر قرار می دهد. البته ما در این مقاله اصلا قصد نداریم شما را به این کار تشویق کنیم.
وقتی زن‌ها اشک می‌ریزند، بوی اشک مردان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. اگر حتی اشک را نبینند و صدای گریه را نشنوند، خشمشان کم‌تر می‌شود. به علاوه اشک، نه گفتن به زبان شیمیایی به میل جنسی مردان است
.
انسان‌ها در موقعیت‌های متفاوتی اشک می‌ریزند. البته اشک مخصوص انسان نیست و در موجودات دیگر هم دیده می‌شود. اما آیا اشک ریختن فقط تاثیر فردی دارد و مثلا شما را آرام‌تر می‌کند، یا این که روی دیگران هم می‌تواند اثری داشته باشد؟ ‌شاید سوال جالب‌تر این باشد که اشک چه‌طور روی دیگران تاثیر می‌گذارد؟


اولین حدس دانشمندان این بود که اشک ریختن روی احساس شادی یا غم دیگران تاثیر دارد؛ اما با کمال تعجب مشخص شد که اشک افراد تاثیری روی شادی و یا ناراحتی دیگران ندارد و تغییری نه در جهت مثبت و نه منفی در خلق دیگران ایجاد نمی‌کند. بلکه مهم‌ترین تاثیر اشک، کاهش میل جنسی در مردان است!
به گزارش ‌ محققین دانشگاهی در خاورمیانه اشک‌های دو زن را که در حال تماشای یک فیلم غمگین بودند جمع‌آوری کرده و دستمال کتانی را به آن آغشته کردند. همچنین محلول نمکی درست کردند و پس از قطره قطره ریختن آن روی صورت همان زن‌ها، دستمال دیگری را با این محلول نمکی آغشته کردند. بررسی این محققان روی تاثیر بوی اشک متمرکز شده بود
!
از ?? داوطلب مردی که در این مطالعه شرکت کردند، هیچ‌کدام با بوییدن اشک و محلول نمکی، نتوانستند تفاوت آن‌ها را تشخیص بدهند. سپس از آن‌ها خواسته شد که در سه حالت به یک سری عکس از چهره زنان نگاه کنند و به جذابیت آن‌ها امتیاز بدهند. در حالت اول با دستمال آغشته به محلول نمکی در حالت دوم با دستمال آغشته به اشک زیر بینی و در حالت سوم بدون هیچ دستمالی
.

محققین به این نتیجه رسیدند که فقط بوی اشک واقعی، ‌امتیازی را که مردان به جذابیت می‌دهند، کاهش می‌دهد. به علاوه بوی اشک هیچ تاثیری بر ارزیابی آن‌ها از شدت غم تصویر زنان نداشت
.
سپس برای این که مشخص شود آیا غم تاثیری بر کاهش میل جنسی مردان دارد یا نه، ‌عکس‌ها را با یک فیلم غمگین عوض کردند. پژوهشگران این‌بار برای ارزیابی میل جنسی،‌ میزان تستوسترون موجود در بزاق مردان را اندازه گرفتند و متوجه شدند که فقط در مردانی که هنگام تماشای فیلم، دستمال آغشته به اشک واقعی را بو می‌کردند، هم در طول پخش فیلم و هم بعد از آن،‌ مقدار تستوسترون کاهش یافته است.

محققان بر این باورند که هدف اشک، نه کاهش میل جنسی مردان که کاهش سطح تستوسترون است که عامل اصلی رفتار پرخاشگرانه و خشونت در مردان است. بنابراین اشک با بوی خود به طرزی نامرئی قدری از خشم مردان می‌کاهد
.
محققین برای اطمینان بیشتر، آزمایش دیگری انجام دادند. این‌بار در حالی که محققین با تصویربرداری ام.آر.آی عملکردی، الگوی فعالیت مغزی داوطلبان را مشاهده می‌کردند، به آنها فیلم‌هایی نشان دادند که در شرایط عادی به افزایش تستوسترون منجر می‌شود. آزمایش چندین بار تکرار شد: با فیلم‌های شاد، غمگین و خنثی، در حال بوییدن اشک واقعی، محلول نمک و بدون بو. مقایسه الگوهای مغزی هم نشان داد اشک عامل خاموشی میل جنسی در مردان است
.

ابن نتایج بدان معنی است که اشک نوعی پیام شیمیایی می‌فرستد که روی مردان تاثیر می‌گذارد و این مستقل از دیدن یا شنیدن اشک ریختن زنان است! اما این تاثیر اشک به چه دردی می‌خورد؟

محققان بر این باورند که هدف اشک، نه کاهش میل جنسی مردان که کاهش سطح تستوسترون است که عامل اصلی رفتار پرخاشگرانه و خشونت در مردان است. بنابراین اشک با بوی خود به طرزی نامرئی قدری از خشم مردان می‌کاهد.
از سوی دیگر،‌ اشک نوعی پاسخ «نه» از طرف زن به مرد است، آن هم به زبان شیمیایی!


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

عاشق ترین دیوار دنیا!!

در یکی از محله‌های مرکزی شهر پاریس، دیواری وسیع جا خوش کرده است که ...

اول: در یکی از محله‌های مرکزی شهر پاریس، دیواری وسیع جا خوش کرده است که سرامیک‌هایی لاجوردی تنش را پوشانده‌اند و روی آن با 300 زبان زنده دنیا بیش از هزار بار به رنگی سپید نوشته شده است: «دوستت دارم»
سهم ما ایرانی‌ها هم، دو تا از آن دوستت دارم‌هاست که یکی از آنها بالای دیوار قرار گرفته است و دیگری تقریبا در مرکزش. دوستت دارم‌های ایرانی جای خوبی قرار گرفته‌اند و چشم هر گردشگری دست‌کم یک بار آنها را می‌بیند، شاید به این دلیل که خط ایرانی زیباست، شاید هم به این خاطر که ما ایرانی‌ها به عاشقی معروفیم.
ما عشق را نسل به نسل در روح یادگاری‌های‌مان دمیده‌ایم، عشق اگر نبود، هنرهایمان ماندگار نمی‌شد، ادبیاتمان شکل نمی‌گرفت و بناهای تاریخی‌مان استوار نمی‌ماند، عشق اگر نبود دریا دریا گلزار شهدا و مفقودالاثر و جانباز نداشتیم و شاید اصلا ایرانی هم وجود نداشت چه، عشق، به همه آنها که به آن باور دارند، طعم جاودانگی می‌چشاند.
آن که این دیوار را بنا کرده، حتما می‌دانسته است که بازدیدکنندگانش، «دوستت دارم» را به همه زبان‌های دنیا نمی‌دانند، اما مطمئن بوده است که جادویی در این چند کلمه نهفته است که حتی بدون فهمیده شدن معنایش، چشم‌ها را می‌نوازد.

دوم: مثل خیلی از اهالی پایتخت، کلاف سردرگم ترافیک و گرانی کرایه تاکسی‌ها، توفیقی اجباری نصیبم کرده است که خیلی از روزهای هفته را، از محل کار تا خانه دو سه ساعتی پیاده‌روی کنم و هر روز، خواسته یا ناخواسته، چشم‌هایم بارها و بارها، روی آدم‌ها و بیشتر از آنها، خانه‌ها بگردد.
شهر من، به جز چند محله قدیمی که هنوز بافت تاریخی‌شان را حفظ کرده‌اند، رویش هندسی نامنظمی از آهن و سنگ و آجر و شیشه است که به هم پیچیده‌اند، در هم گره خورده‌اند، قد کشیده‌اند و در دودی غلیظ آرام گرفته‌اند تا شهری را بسازند که اجزایش و بخصوص خانه‌هایش هیچ همخوانی با هم ندارند و تقلید کورکورانه معماریشان از معماری غربی، جای خالی معماری سنتی و زشتی و آلودگی دیوارهایش، چشم‌ها را خسته می‌کند.

سوم: غرضم از نوشتن ماجرای دیوار دوستت دارم این نیست که بگویم ما ایرانی‌ها هم به دیواری مانند آن نیاز داریم، هر چند که اگر آن را داشتیم، دلمان خوش‌تر بود، اما حرفم این است که شهر ما، به پایتخت ایرانی‌های عاشق نمی‌ماند، اینجا شهری است که دیوارهایش «دوستت دارم» را فریاد نمی‌زنند، شهری که «دوستت دارم» را کم دارد.

اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

گروهی از دانشمندان انگلیسی در بررسیهای خود نشان دادند که کم خوابی یا بدخوابی می تواند سن مغز را حداقل 7 سال پیرتر از سن واقعی کند.
محققان دانشگاه لندن با این تحقیقات تائید کردند که میزان خواب تاثیرات مستقیمی بر روی سلامت ذهنی ما برجای می گذارد
.
این محققان با توصیه بر 6 تا 8 ساعت خواب در طول شب اظهار داشتند که پایین آمدن میزان خواب از این سطح می تواند سرعت زوال شناختی را شتاب بخشیده، تواناییهای استدلال و استفاده از تواناییهای گفتاری را کاهش دهد
.
این محققان 6 استاندارد سلامت ذهن یعنی تواناییهای استدلال، حافظه، سلیسی آوایی گفتاری، وضعیت شناختی جهانی و سلیسی معنایی را بر روی گروهی از داوطلبان زن و مرد مورد بررسی قرار دادند
.
نتایج این بررسیها نشان داد 7 تا 8 درصد از افرادی که بیش از 8 ساعت می خوابیدند در تمام آزمایشات به استنثنای تستهای مربوط به حافظه کوتاه مدت جوابهای اشتباه دادند
.
براساس گزارش تاپ نیوز اینترنشنال، درحالی که حدود 25 درصد از زنان و 18 درصد از مردانی که کم می خوابیدند در تستهای تواناییهای سیلیسی گفتار و استدلال جوابهای غلط دادند
.
به گفته این دانشمندان، برای سالمندان 6 ساعت، برای کودکان و نوجوانان 8 ساعت خواب و برای افراد بزرگسال 7 ساعت خواب در شب تجویز می شود و کم خوابی و بدخوابی می توانند حداکثر مغز را 4 تا 7 سال پیرتر کنند.

 

اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

اتومبیل گران‌قیمت برای جذب مخاطب!

اتومبیل گران‌قیمت برای جذب مخاطب!

پخش‌کننده «پایان‌نامه» قصد دارد در پایان هر هفته اکران 5سکه و پس از به پایان رسیدن اکران، اتومبیل‌هایی را که در فیلم استفاده شده به تماشاگران اهدا کند.

 

اقدامی که در سینمای ایران تاکنون سابقه نداشته است. پیش از این سازندگان «قهوه تلخ» جوایز فراوانی برای بینندگان سریال در نظر گرفتند که البته سر اهدای جوایز حرف و حدیث‌هایی هم پیش آمد. اینکه سازندگان فیلم یا مجموعه‌ای، بودجه‌ای برای اهدای جایزه به مخاطبشان در نظر بگیرند نکته جالب‌توجهی است. درخصوص قهوه تلخ این تمهیدی بود تا مردم به خریدن نسخه‌های مجاز ترغیب شوند و سراغ کپی‌های قاچاق سریال نروند. کاری که سازندگان سریال «قلب یخی» نکردند و متضرر هم شدند.

درمورد فیلم‌های سینمایی جز مورد «اخراجی‌ها3» چند سالی است که نسخه قاچاق فیلمی همزمان با اکران به بازار نیامده است. حالا سازندگان پایان‌نامه قصد دارند به تماشاگران فیلمشان سکه بدهند و چند نفری را هم صاحب اتومبیل‌های گران‌قیمت کنند. این آخری کمی یادآور اقدام کشورهای شیخ‌نشین حاشیه خلیج‌فارس است که برای جذب مردم به استادیوم‌های ورزشی، اتومبیل آخرین مدلی را به ورزشگاه می‌آوردند و در پایان بازی با انجام قرعه‌کشی آن‌را به برنده خوش‌شانس اهدا می‌کردند. کار شیخ‌نشین‌ها برای جذب مخاطب به فوتبال خیلی جواب نداد امیدواریم تمهید پخش‌کننده پایان‌نامه جواب دهد و فیلم، فروش رضایت‌بخشی داشته باشد.


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ