رها بودی و سبکبال .ساده بودی و پاک.ارامی و خاموش . اما نگاهت همیشه در خاطره ها
باقی خواهد ماند.
..........
ساعت های نبودنت را لحظه لحظه فریاد میزنم.
ترنم صدایت سکوت افکار خسته ام را میشکند.
احساس نبودنت دنیا را به لرزه می اندازد.
لحظه سبز رفتنت غنچه ای جاوید خواهد ماند .
بی تو میمانیم وباز شکوفه خواهیم کرد
حیثییت این باغ تویی خار و خسی نیست
.............
به احترام عروجت یک لحظه سکوت
و آنانکه مرا نمیشناسند مرا تکذیب میکنند.بهایی نیست بر انسانی که صداقت ندارد و بر جهالت خود استوار است.
بر اساس باور های شماری از مردم ،زرتشتیان آتش پرستند و خدای خود را آتش می دانند و همیشه به سمت آتش نیایش می کنند و به خدای یکتا ایمان ندارند .
این باور یکی از باور های اشتباه است که بر اثر اشتباه تصور کردن آتش
پرستی و احترام به آتش ایجاد شده است.
آتش پرستی به عقیده برخی افراد به معنای عبادت کردن آتش است اما
آتش پرستی در لفظ درست به معنای پرستاری کردن از آتش است .
یعنی این که زرتشتیان از آتش مراقبت و نگهداری می کنند نه این که آن را خدای خویش می دانند و آن را عبادت می کنند .
تصور اشتباه دیگر نیز این است که چون زرتشتیان به سمت آتش و نور
ستایش و نیایش می کنند آن ها کافر هستند و برای غیر خدا سجده
می کنند .
قضیه رو به آتش شدن زرتشتیان مانند قضیه رو به قبله شدن یا رو به
کعبه نماز خواندن مسلمانان است . آتش در دین زرتشت جایگاه مهم
و مقدس و محترمی دارد و زرتشتیان آتش را پاک و تمیز می دانند که
باعث می شود زرتشتیان از آن به عنوان رابط بین خود و اهورامزدا
استفاده کنند ، هم چنین آن ها معتقد ان که آتش اهریمن را از آن ها
دور می کند و مانع وسوسه اهریمن یا شیطان می شود .
اگر بخواهیم رو به آتش شدن زرتشتیان را دلیل بر کافری آنان بدانیم پس
مسلمانان نیز کافر می باشند زیرا به سمت سنگ و چوب نماز
می خوانند و برای غیر خدای یکتا سجده می کنند. پس نمی توان
زرتشتیان را کافر نامید
بدانگاه بد آتش خوب رنگ … چو مر تازیان را مهراب سنگ
مپندار که آتش پرستان بدند … پرستنده پاک یزدان بدند
“فردوسی بزرگوار”
"ای نمازگزار ، نمازت را ، نیایشت را با دل پاک و روشن به
آرامی و خلوص نیت بخوان و بدان ، این روشنایی که
قبله گاه و پرستش سوی خود کرده ای پرتویی از
روشنی جاودان است که خداوند در دل مردمان نهاده است ."
پیروان آیین زرتشت که خود را مزدیسنی یعنی پرستندگان مزدا
(خداوند) نیز می گویند در نیایش های خود با تن و روانی پاک ، رو
به سوی " روشنایی" ، خداوند را سپاس گفته و نیایش می کنند .
زرتشتیان به گاه نیایش ، زندگی سرشار از آسایش و بهروزی را برای
نیک اندیشانِ روزگار ، آرزو می کنند و آتش را در کنار سه عنصر دیگر
آب و خاک و هوا گرامی می دارند و از آتشکده ها به نشانه ی مهر و
پاکی در محل زندگی خود ، پاسداری می کنند . آنان از روشنایی آتش
، همانند نورهای دیگر ، به عنوان پرستش سو (قبله) به هنگام نیایش
بهره می گیرند . آتش بزرگترین پاک کننده است و در عین حال نورانی
ترین عنصر است و آن را سمبل اهورا مزدا میدانند .
ایرانیان از سال ها پیش ، آتش را به عنوان نماد موجودیت خود یا به
عبارتی پرچمی برای هویت ملی خود در نظر داشتند و به آن افتخار
می کردند . زیرا آتش از بین برنده ناپاکی ها و روشن کننده ی
تاریکی هاست . گرما و انرژی آتش ، چرخ های صنعت و پیشرفت را
به چرخش می آورد . آتش درونی انسان است که اندیشه او را به
خرد بی پایان اهورایی پیوند می زند . بنابراین زرتشتیان به پیروی از
نیاکان خود همچنان آتش را گرامی داشته ، از روشنایی آن به عنوان
قبله به هنگام نیایش بهره می گیرند . اگر زرتشتیان رو به سوی نور
دارند و آن را پرستش سو می دانند ، برای نزدیک شدن به اهورامزدا ،
پروردگار و آفریننده کل است که خود سرچشمه ی همه نورها(شیدان
شید) است .
به جا آوردن مراسم در برابر نور خدا به انسان حرارت زندگی و جوش و
خروش و اراده و پایداری می بخشد و دل دینداران و مشتاقان ، با بر
خورد به امواجش ، سبک و شاد و خرم می گردد و پرتو آن به نسبت
ایمان و اخلاص ستایندگان بر دل ایشان می تابد و انوار تسلی و
امیدواری ، کانون دل آنها را روشن می گرداند .
دلبستگی و اعتقاد و احترام خاص ایرانیان به آتش موجب شده که
برخی به غلط چنین بپندارند که آتش نزد ایشان جنبه الوهیت دارد و
لذا ایرانیان را آتش پرست بیانگارند .
وسوسه های شیطان مانع از ان است که راه بهتررا آشکار ببینند و برگزینند.
زرتشت
آنچه میخوانید نگاهی برای اشنایی بیشتر با زرتشت و زرتشتیان است
مزدیسنا
مزدیسنا نامِ دینِ پیامبرِ ایرانی، زرتشت اسپنتمان است. مزدَیَسنا صفت است و بمعنای پرستنده? اهورامزدا است
مزدا هم همان خدای یگانهاست. مزدَیَسنا ضدِ دیویَسنا است. دیویَسنا هم بمعنی پرستنده? دیو یا دَئِوَ میباشد و ضدِ
آن واژه? وی-دَئِوَ یا ضدِ دیو است مزدَیَسنا پیرامونِ ???? (پیش از میلاد) تا ???? (پیش از میلاد) از سوی
پیامبر ایرانی، زرتشت اسپنتمان، پایهگذاری شد .
زرتشت به ویرایش و بازبینی کیش چندخداباور آریائیان پرداخت و بتدریج برای خود پیروانی یافت که پس از
وی به مزدیسنان یا زرتشتیان شُهره شدند. در ادبیاتِ مزدیسنا نیز مزدیسن با گویشِ پهلوی، معادلِ دین آورده
به زرتشت، راستی پرست و با صفتِ زرتشتی آمدهاست. همچنین به مزدیسنان بهدین نیز میگویند.
عناصرِ مزدَیَسنا یکتاپرستانهاند و از یکتاپرستی سرچشمه میگیرند. البته در برخی منابع از ایشان به نامِ
دوگانه پرست یاد شده که بیشتر در اثر اشتباهی است که در شناختِ درستِ مزدیسنا و بر اساسِ برداشتهایی از
دو کتابِ دینکرد و بندهشن انجام شده و مزدیسنان با زروانیان یکی پنداشته شدهاند زیرا اعتقاد به دوگانگیِ آفرینشی
در میان زروانیان نیرومند است نه مزدیسنان. کتاب مقدس زرتشتیان اوستا است. از بخشهای گوناگون اوستا
بخشی به نام گاهان (سرودها) سخنانِ شخص زرتشت بودهاست.خدای نیکسرشت در کیش زرتشتی، اهورامزدا
نام دارد که بمعنی سرور دانا است و پرستیده میشود. برای اهورا مزدا در هرمزد یشت، در حدود شصت صفتِ
نیک آورده شده و تقریباً همه? چیزهای خوب به وی منتسب شدهاست. بر اساسِ گاتها، اهورامزدا همآفریننده روشنایی
و هم تاریکی است بر اساسِ کتابِ بندهشن که پس از ساسانیان نوشته شده، نیروی مخالفِ اهورامزدا و زاینده? بدیها
را اهریمن (انگره مینیو) معرفی میکند که نص صریح گاتها است.در کیش زرتشتی، اهریمن هیچگاه توانِ
ذاتی برای مقابله با قدرتِ اهورا مزدا را ندارد و رقیبی برای او نیست بلکه اهریمن همان اندیشه? بد است اما در
باورِ زروانیان، اهریمن برادر و رقیبِ اهورا مزدا و پسر زروان و دارای هویتی جداگانه از اهورا مزدا است.
زرتشتیان امروزی نیزخود را یکتاپرست میدانند و اهریمن را تنها نمادی تمثیلی از بدیها مینامند نه یک خدا.
برگی از تاریخ
وضعیتِ زرتشتیان تا پیش از زمان اشکانیان به درستی معلوم نیست و منابع از میان رفتهاند. اما آنچه همه اتفاق نظر دارند
اینستکه مزدیسنا از زمانِ هخامنشیان و از زمانِ داریوش بزرگ وجود داشتهاست و خدای خاندان هخامنشی دستِ کم از
زمان داریوش،اهورامزدا بودهاست. در زمان پادشاهی اردشیر یکم ساسانی در حدود سال ??? پیش از میلاد، تقویم
امپراتوری اصلاح شد ونامِ ماههای سال به نامهای ایزدان مزدیسنا نامگذاری شدند. میتوان گفت مزدیسنا در زمان
هخامنشیان در حالِ پیشرفت در میان باورهای عامه مردم بودهاست. این دین پس از هجوم اسکندر و کشته شدن موبدان
برای مدت کوتاهی به خاموشی گرایید؛ چراکه در آن روزگار بیشترِ آثار دینی بشکلِ شفاهی و سینه به سینه انتقال مییافتند
و روحانیان که با تکرار مستمرِ آنها منابع را در یاد داشتند بگونهای در حکمِ کتابهای زنده این دین بودند و با قتلعام آنها بسیاری
از کتابهای باستانی مزدیسنا از بین رفتند یا ناقص شدند. از همین رو سنتِ زرتشتی، اسکندر را همواره با صفت گجسته یاد
.میکند. در متن پهلوی ارداویرافنامه گفته میشود که وی دستوران، داوران، هیربدان و موبدان بسیاری را کشت .
مزدیسنا در دورانِ اشکانیان
در زمان اشکانیان تلاشهایی در جهتِ بازآوری مزدیسنا انجام گرفت و سکههایی بنامِ ایزدان ضرب کردند و
آتشکدههایی بوجود آوردند. از میانِ آنها آتشِ آذر برزین مهر در کوه ریوند سبزوار از اهمیت زیادی برخوردار بودهاست.
مزدیسنا در دورانِ ساسانیان
مزدیسنا در زمان ساسانیان، دین رسمی ایران شد و فراوانیِ جمعیت مزدیسنان در زمان ساسانیان به بالاترین مقدار خود رسید.
در زمان ساسانیان مردم به دو دسته تقسیم میشدند طبقه مردم معمولی (واستریوشان) و بزرگان. یکی از افراد طبقه بزرگان،
موبدان زرتشتی بودند. پس از شکستِ این سلسله، در اثر نابرابریهای اجتماعی که ساسانیان ایجاد کرده بودند میزان
زرتشتیان رو به کاهش نهاد و آنها به دینهای دیگر و به ویژه اسلام گرویدند. گروهی از زرتشتیان نیز در اثر فشارها طی چندین
سال به سوی کشور هندوستان مهاجرت کردند و جامعه پارسیان هند را تشکیل دادند.
گَبر نامی است که در قدیم مسلمانان ایران با آن زرتشتیان را مینامیدند. کاربرد این نام معمولاً حالت ناخوشایند و تحقیرآمیزی با
خود به همراه دارد. واژه گبر را دگرگونشده واژه کافر دانستهاند
مزدیسنا در دورانِ صفویان
در زمان صفویان شمار زیادی از آنان یا به پذیرشِ دین اسلام وادار شدند یا به نقاطِ مهجور و بیابانی همچون یزد و کرمان
کوچانده شدند و یا کشته شدند. آنان در این دوره مجبور به پرداختِ جزیه بودند و قوانین سختگیرانهای بر علیه شان وضع
شد که تا حدود چند سده? پس از آنان نیز پا بر جا بود
مزدیسنا در دورانِ زندیه و قاجاریه
.در دورانِ زندیه زندگی نسبتاً آرامی را بدلیل سیاستهای میانه روانه? کریم خان زند سپری کردند اما با شوریدن آقا محمد خان
قاجار بر زندیه، زندگی آنانی که در بیرون حصار شهر کرمان زندگی میکردند دوباره بخطر افتاد و آقا محمد خان بسیاری
از انان را بهمراه دیگر شهروندان کرمان به بهانه پناه دادن به لطفعلی خان زند از دم تیغ گذراند. در زمان قاجاریان نیز قوانینِ
سختگیرانهای که از دوران صفویان برای مجبور کردن آنان به پذیرشِ اسلام پا برجا مانده بود همچنان بر آنان اعمال میشد. از
جمله این قوانینِ سختگیرانه میتوان به دادنِ شغلهای پست به آنان، عدم اجازه? تجارت، عدم اجازه? مسافرت، عدم اجازه
خروج از منزل در روزهای بارانی و... اشاره کرد. در دوره قاجار در یزد و کرمان که تجمع زرتشتیان آن دوران بیشتر
در همین نواحی بود، متعصبان و اوباشان به یکسان، بر سر زرتشتیان میریختند و با آنان بدرفتاری میکردند و حتی برخی از
ایشان را میکشتند و اموال آنها را میدزدیدند و بهویژه کتابهای آنها را میگرفتند و میسوزاندند. در این زمان هنوز مسافرت
برای آنان ممنوع بود
انجمن بهبودسازی وضعیت زرتشتیان در ایران
.
در قرنِ نوزدهم، مانکجی لیمجی هاتریا از پارسیان هند بهعنوان نماینده انجمن بهبودسازی وضعیت زرتشتیان در ایران مامور
شد درباره درستی خبرهایی که درباره زرتشتیان درون ایران به هند میرسید و وضعیت کلی آنان گزارشی را به انجمن
ارائه نماید. وی در گزارشی که به سال ???? به انجمن داد، شمار دقیق آنان را چنین گزارش کرد: ????نفر در یزد و
روستاهای اطراف آن، فقط ??? نفر در کرمان و حومه، ?? نفر در پایتخت، یعنی تهران، وتعداد کمی هم در شیراز. این در حالیست که در همان دهه تعداد پارسیانِ بمبئی ???، ??? نفر (یعنی بیست درصد
جمعیت شهر) برآورد شده بود، و نیز ????? نفر در سورات و احتمالاً، ????? نفر در بقیه گجرات و دیگر مناطق
پراکنده در هند. او درین دوره نسبت بوضعیت نابهنجار زندگی زرتشتیان و بهعنوان نماینده پارسیان هند به ناصرالدین شاه
قاجار شکایت برد. پارسیان هند برای بفرجام رسیدن درخواست هایشان جهت بهبود زندگی زرتشتیان، حکومت هند (هند
و انگلیس) را تحت فشار گذاردند تا نسبت بشاه اعمال نفوذ کند. مانکجی همچنین بهمراه اکابر یا بزرگان پارسی دست بهکار
بازسازی آتشکدهها و دخمههای ویران شده و هر آنچه توانستند برای تهیدستان انجام دادند و به تأسیس مدارس آموزش به
سبک غربی برای زرتشتیان پرداختند و دیری نگذشت که بهکمک صندوقهای خیریه پارسی، در یزد و کرمان و بسیاری از
روستاهای زرتشتی، مدارس ابتدائی تأسیس شد و به سال ???? یک مدرسه کوچک شبانهروی هم در تهران گشایش یافت.
سرانجام با فشارهای پارسیان و پادرمیانی دولتِ هندوانگلیس، ناصرالدین شاه برخی قوانین را اصلاح کرد و زرتشتیان توانستند
به امنیت و احترام بیشتری نسبت به عهد قدیم دست یابند. بطور کلی میتوان گفت نیم سده پس از برافتادن جزیه، از جنبههای گوناگون
عصر زرین زرتشتیان ایران بود. آنان پس از اینکه تعصبها کاهش یافت به شهرهای بزرگتر مهاجرت کردند و با ایجاد مراکز دینی،
آموزشی و اجتماعی هم اکنون در کنار دیگر هم میهنان به همزیستی مسالمت آمیز که در مزدیسنا سفارش شده ادامه میدهند
جمعیت زرتشتیان
در مجموع جمعیت زرتشتیان در جهان در سال ???? کمتر از ?????? بودهاست.[نیازمند منبع] بزرگترین جمعیتهای
زرتشتی در ایران و هند میباشد. زرتشتیان هند که بعد از حمله اعراب، از ایران به هند کوج کردند در هند به اسم پارسی شناخته
میشوندو از شهروندان خوشنام و ارزشمند هندوستان بشمار میآیند. زرتشتیان ایران هم بیشتر در حوالی شهرهای تهران،
یزد و کرمان و تعدادِ کمی نیز در اصفهان، شیراز و اهواز ساکن هستند
آیینها و جشنهای دینی زرتشتیان
در این فهرست، جشنهای نوروز، مهرگان، سده، تیرگان، اسفندگان، یلدا از جشنهای زرتشتی نیست اما آنان نیز این جشنها را پذیرفتهاند
آیین سدرهپوشی
آیین ارجگذاری به روان جاودان
آیین پیوکانی
گاهنبارها
هیرومبا
جشن تیرگان
جشن خردادگان
جشن امردادگان
جشن بهمنگان
جشن اسفندگان
جشن فروردینگان
نوروز
جشن مهرگان
جشن سده
جشن یلدا
جشنهای ماهانه زرتشتی
نماز زرتشتی
ی خداوند خرد هنگامی که در روز ازل جسم و جان آفریدی و از منش خویش قدرت اندیشیدن ،
و خرد بخشیدی ، زمانی که به تن خاکی روان دمیدی و به انسان نیروی کار کردنو سخن گفتن
و رهبری کردن عنایت فرمودی ، خواستی هر کس به دلخواه خود و با کمال آزادی کیش و
آئین خود را انتخاب کند .
اهنود گات هات 31 - بند 1
ای مردان وای زنان در این جهان حقیقت ایست که جلوه های دروغی دلرباست اما این هم حقیقت ایستکه ما را از (خویش) دور میگرداند.
زرتشت پیامبر ایران زمین
زَرتُشت، زردشت، زردهُشت یا زراتُشت نام پیامبر ایرانی بنیادگذار دین زرتشتی یا مَزدَیَسنا؛ و سراینده گاتها کهنترین بخش اوستا است
ریشه و معنای نام .
نام زرتشت مرکب است. از «زَرَت» که ممکن است معنی زرد و زرین یا پیر داشته باشد و «اشترا»
که برخی آن را شتر و برخی معنی آن را آسترا به معنی ستاره در نظر گرفتهاند. دارنده? شتر زرد، دارنده? شتر پیر، دارنده? شتر با جرأت،،
درخشان و زرد مثل طلا، پسر ستاره،، ستاره? درخشان و روشنایی زرین معانی مختلفی است که تا بحال محققین برای نام زرتشت ذکر کردهاند..
زمان زندگانی زرتشت
زمان ظهور زرتشت، با همه? پژوهشهای دانشمندان قدیم و جدید، هنوز هم در پرده? ابهام است. درباره? زمان زندگانی زرتشت دیدگاههای فراوانی وجود دارد.
اودوکسوس کنیدوسی که هم زمان با افلاطون بودهاست، زمان ظهور زرتشت را ???? سال قبل از افلاطون میداند.
جامعه? زرتشتیان ایران زادروز زرتشت را ? فروردین و در سال ???? پیش از میلاد و تاریخ درگذشت او ? دی ???? پیش از میلاد تعیین کردهاست.
بیشتر پژوهشگران طرفدار تاریخ سنتی، از شباهت اسمی استفاده کرده، گشتاسپ پدر داریوش هخامنشی را با کی گشتاسپ شاه کیانی یکی دانستهاند، در نتیجه،
زمان زرتشت را سال ??? پیش از میلاد در نظر گرفتهاند.
امروزه بیشتر دانشمندان بر آنند که زردشت بین ???? تا ???? سال پیش از میلاد میزیستهاست
خاستگاه زرتشت
خاستگاه زرتشت با آنکه در مورد محل تولد زرتشت اتاکنون تحقیق گسترده ای صورت گرفته ولی هنوز نتیجه? قطعی به دست نیامدهاست. [?] از گاتها که
تنها مآخذ اساسی راجع به زندگی زرتشت است، هیچگونه اطلاع روشنی، خواه در باب مولد و خواه درباره? محل دعوت و منطقه? عمل او، به دست نمیآید.
[?] در منابع پهلوی و به دنبال آنها در کتابهای عربی و فارسی ایرانویج را با آذربایجان یکی شمردهاند. دانشمندان انتساب زردشت را به آذربایجان،
به دلایل فراوان مردود میدانند که مهمترین آنها دلایل زبانی است. زبان اوستایی یعنی زبان کتاب اوستا زبانی است متعلق به شرق ایران و در این کتاب
هیچ نشانی از واژههایی که اصل مادی یا فارسی باستان داشته باشد، دیده نمیشود. امروزه بیشتر دانشمندان ایرانشناس ایرانویج را خوارزم به شمار
آورده و زادگاه زردشت را آنجا دانستهاند
تبار و خانواده زرتشت
مادر او دوغدو دختر فریهیمرَوا و پدر وی پوروش اسپ نام داشتند. نام خانوادگی زرتشت اسپنتمان بود.حاصل ازدواج پوروش اسپ و دوغدو پنج پسر بود که
زرتشت سومین آنهاست.
زرتشت سه بار ازدواج کرده بود. نام زن نخست و دوم او ذکر نشده است، زن سوم او هووی نام داشته، هووی از خاندان هووگوه و بنابر روایات سنتی دختر
فرشوشتر، وزیر کی گشتاسپ شاه کیانی بودهاست.
زن نخست او پسری به نام ایسَتواسْتَرَه و سه دختر به نامهای فرینی و ثریتی و پوروچیستا داشت. زرتشت در گاتاها از ازدواج دختر سوم خود یاد میکند
و روایات بعدی، شوهر او را جاماسب مینامد. از همسر دوم زرتشت، دو پسر به نامهای اورْوْتَتْنَرَه و هْوَرْچیثْزَه به دنیا آمده، و ظاهراً از زن سوم
فرزندی نداشتهاست.
نخستین کسی که به زرتشت ایمان آورد، میدیو ماه بود، که فروردین یشت از او نام میبرد. وی در روایات سنتی، پسر عموی زرتشت به شمار آمدهاست
زندگی زرتشت
آگاهیهای تاریخی و واقعی درباره? زندگی زرتشت بسیار اندک است. آنچه در اوستا و در منابع پهلوی و فارسی آمدهاست، بیشتر جنبه? اساطیری دارد،
گرچه در این مطالب نیز حقایقی میتوان یافت روایت باستانی بر آن است که زرتشت در سن پانزدهسالگی نزد آموزگاری به شاگردی پرداخت و ا
ز او کستی دریافت کرد پس از اعلام پیامبری، زرتشت به شمال خاوری ایران آن روزگار یعنی منطقه بلخ کوچ کرد. در آنجا از کی گشتاسپ خواست
تا به آیین وی درآید؛ گشتاسپ پس از مشورت با دو وزیر خود جاماسپ و فرشوشتر آیین تازه را پذیرفت. و زرتشت توانست دین خود را گسترش دهد
کشته شدن زرتشت
زرتشت در سن ?? سالگی در روز خور یا یازدهم اردیبهشت ماه (به نقل از متن پهلوی زادسپرم) در نیایشگاه بلخ بدست یک تورانی به نام توربراتور کشته شد.
فحوای کلام شاهنامه فردوسی دلالت بر مرگ توأم با خشونت زرتشت، در هنگام حمله? ارجاسب به بلخ، در این شهر میکند
.
جایگاه گاتها سخنان زرتشت، در اوستا
قدیمترین و مقدسترین قسمت اوستا گاتها میباشد. از زمانهای بسیار قدیم گاتها را سخنان و اشعار خود زرتشت میدانستند. اوستا در شکل کنونی خود شامل
پنج بخش است. بخشهای اوستا عبارتند از
یسنا که مهمترین قسمت اوستاست و سخنان زرتشت موسوم به گاتها، در آن گنجانده شدهاست.
ویسپرد (سرودهای نیایشی) مجموعهای است از ملحقات یسنا.
وندیداد به معنی قانون است. این بخش شامل بسیاری از قوانین مذهبی و احکام دینی زرتشتیان میشود
یشتها از برای ستایش پروردگار و نیایش امشاسپندان و فرشتگان و ایزدان است.
خردهاوستا به معنی اوستای کوچک است. برای شرح نماز، ادعیه، روزهای متبرک ماه و اعیاد مذهبی سال و سایر مراسم مثل سدرهپوشی و کستی بستن کودکان،
عروسی، سوکواری و غیره درست شدهاست. این قسمت از اوستا در زمان شاپور دوم شاه ساسانی بین سالهای ??? تا ??? و توسط آذربد مهر اسپند تألیف شدهاست
اهمیت گاتها در شناخت آئین زرتشت
گاتها قدیمترین اثری است که از روزگاران پیشین برای ایران باقی ماندهاست و از حیث صرف و نحو و زبان و تعبیر و فکر با سایر قستهای اوستا فرق دارد.
قطعاتی که دلیل سخنگوئی خود زرتشت است، در گاتها بسیار دیده میشود. به دلیل تصرفاتی که به خصوص در دوره? ساسانی، در آئین زرتشت، کردهاند،
گاتها منبع بسیار معتبری برای شناخت زرتشت به شمار میرود. کل گاتها ?? هائیتی (فصل) و شامل ??? قطعه و ??? بیت و ???? کلمه است
. گاتها منظوم است و از جهت وزن شعر و تعداد مصراعها در هر بند، به ? بخش به شرح زیر تقسیم شدهاست.
توضیحات
اشا:اشاوهیشتا (اردیبهشت) asha vahishta: که به معنای راستی (داد) والاست. اشا وهیشتا، راستی جهانی، و قانون دگرگون ناپذیریی است که
آفرینش را نظم میدهد. اشا نشانه? خواست اهورایی است. اشا راه راستی است و پویندگان آن راه، به خوشبختی (اوشتا) میرسند. در گاتها «وهیشتامن» و "اشاوهیشتاً
بیشتر جاها با هم آمدهاند هرچند که از اشا بیشتر نام برده شدهاست. اشا در خرد اهورا مزدا پدید آمده و با راستی و داد یکی است از این رو اشاوهیشتا به معنی گوهر داد هم
هست. دین زرتشتی، دین راستی و داد است که همهجا با دروغ در جنگ است از این رو اشا، گوهر دین زرتشتی هم هست.
مشخصات مدیر وبلاگ
عناوین یادداشتهای وبلاگ
دسته بندی موضوعی