شهر کلوتها ، جایی که آسمان به زمین نزدیکتر است
وقتی به کرمان می رسی یکی صدات میزنه! صدا دوره اما هر لحظه قویتر میشه. صدا تو رو با خودش به شهداد میرسونه! قدیمی ترین شهر حاشیه کویر که مسکونی بوده. با خودت میگی اما این صدا از کجاست؟ دیگه چیزی برای پیمودن و رسیدن نیست.
!
اما روبروت تا دلت بخواد و جون توی پات باشه جا برای رفتن هست تا جایی که دیگه چیزی برای از دست دادن نداشته باشی!
تا پایتخت کشور لوت! تا شهر کلوت! تا جایی که هر چه صدای بی صداست از آنجاست!
شاید تاکنون نام بزرگترین شهر کلوخی دنیا را نشنیده باشید. شهری در بیابان لوت که ساختمان های بلندش در 40کیلومتری شمال شرقی شهداد و در مساحت 11 هزار کیلومترمربعخویش را در قاب چشمانت میخکوب می کنند.
کلوت را پایتخت کویر لوت می دانند. شاهکاری است از باد، خاک و آب.
بدون هیچ تصوری خویش را در جاده ای می یابی که عظمت ساختمان هایش تو را به سکوت وا می دارد. کلوت های ایران بزرگترین عارضه دنیاست و چنان مسحور خویشت می کند که ناخداگاه هیچ پایی برای برگشتن نداری. آنجا هیچ گیاهی نمی روید و اساسا هیچ موجود زنده ای وجود ندارد. در شهر کلوت ها حتی باکتری ها حق حیات ندارند. شهری که پر است از ساختمان های کوتاه و بلند. کلوت ها در اثر فرسایش آبی و بادی طی هزاران سال شکل گرفته اند.
شاید وارد سیاره ای دیگر شده ام. این حسی است که تک تک همراهانت حس می کنند. در شهر کسی را نمی یابیم ، نه که ساکنانش نباشند نه ، شاید خیابان ها و کوچه ها را خلوت کردند تا تو دمی را به دور از هیاهوی این شهر بزرگ به آرامش بنشینی. هرچه هست حس شهری مرده را به تو نمی دهد. سراسرش سکوت است و آرامش. رازی ناشناخته که تو را به سوی خویش می کشاند. راز می شوی. رمز می شوی. یگانه می شوی. آخرش هم بدون جواب می مانی.
در شهداد ، ستاره ها آنقدر نزدیکت میشوند که صدای نبض شان را می شونی. میان گویی شیشهای از ستاره قرار میگیری.
برای رفتن به بزرگترین شهر کلوخی دنیا هم مجوز می خواهی ، هم راه بلد. آنقدر این شهر بزرگ است و ساختمان هایش شبیه به هم که گمشدنت حتمی است. علاوه بر این که اگر بدون مجوز وارد این شهر شوی ، مجرم محسوب می شوی
مشخصات مدیر وبلاگ
عناوین یادداشتهای وبلاگ
دسته بندی موضوعی