جیبهای پرپول و خالی از موسیقی/ در حسرت اسپانسر |
پایگاه اطلاعرسانی موسیقی ایران: در حالی که به نظر میرسد یک سوی کاهش حضور اسپانسرینگ در ورطههای دنیای موسیقی، توقع بالای گروهها، مخاطبان خاص آنها و ارائه تعریف و تصویر نادرستی از اسپانسر وجود دارد و در سوی دیگر آن مشاوران ضعیف و ناآشنای صاحبان برندهای تجاری با هنر موسیقی، ضعف اسپانسرها در استفاده از فضای یک کنسرت و مخاطبان آن و چرخش ضعیف اقتصادی و معدل مخاطبپذیری ضعیف دنیای موسیقی نسبت به دیگر عرصهها نظیر ورزش به چشم میخورد، با این همه به نظر میرسد سهم قوانین نابجایی نظیر محدودیت در تبلیغات، صدور مجوز یا تعلق نگرفتن تخفیف از نظام مالیاتی برای انجام یک فعل فرهنگی و همچنین روشن نبودن تکلیف موسیقی و برخوردهای سلیقهای سهم بیشتری نسبت به دیگر دلایل یادشده دارند.
در ادامه گزارش و گفتوگوهای پیشین با موضوع وضعیت اسپانسرینگ در عرصه هنر و موسیقی با سه تن از دیگر مدیران موسسات فرهنگی و کنسرتگذاران گفتوگو کردهایم که چکیده آن از نظرتان میگذرد. بابک چمن آرا مدیر مرکز موسیقی بتهوون در این باره میگوید: یکی از دلایل عمده حضور اندک اسپانسرها در عرصه فرهنگ و هنر به ویژه موسیقی این است که برای خود صاحبان برندهای تجاری، موسیقی آنچنان که باید و شاید جذابیت ندارد و یکی دیگر از دلایل این مشکل، بیخبری عموم مردم از یرگزاری کنسرتهاست، بدین معنا که خود موسیقی و گروهها و کنسرتها دیده و شنیده نمیشوند، حال چه رسد به اسپانسر آنها، که همین موضوع، یعنی فراهم نبودن شرایط مناسب برای تبلیغات نیز، خود مزید بر علت است تا به کاهش اسپانسرینگ در عرصه موسیقی دامن زده شود. وی منظور خود از تبلیغات را وجود عکسها و گزارشهای مطلوب و مناسب در رسانههای دیداری و شنیداری، از روزنامهها گرفته تا رادیو و تلویزیون و بنرهای خیابانی میخواند و تاکید میکند: اگر همان تبلیغاتی که برای برنامهها و مسابقات ورزشی میشود در عرصه موسیقی نیز رخ دهد، آنگاه میتوانیم به حضور اسپانسرینگ در عرصه موسیقی خوشبین باشیم. چمنآرا در تعریف اسپانسر میگوید: یک اسپانسر، فعالیتی جدا از کنسرتگذار و تهیهکننده دارد. اسپانسر یا میآید بخشی از هزینهها را جبران کند یا بسته به دریافتی و بازگشت هزینه خود، فعالیتی در راستای برگزاری کنسرت انجام دهد که بسته به قرارداد طرفین دارد اما اسپانسرها باید جایی برای دیده شدن داشته باشند تا دست به چنین اقداماتی بزنند. وی میافزاید: در تمامی دنیا سرمایهگذاری در عرصههای فرهنگی به شکل گستردهای انجام میگیرد و تمامی شرکتهای صنعتی، بازرگانی، هواپیمایی، بیمهها، بانکها و... در این شکل فعالیتها که رنگ فرهنگی دارند، حضور پیدا میکنند و کمتر مشاهده میشود که کنسرتی برگزار شود و کنارش نام اسپانسرها و برندهای تجاری گوناگون دیده شود. اما در ایران وقتی خود کنسرت دیده نمیشود یا به عنوان نمونه فلان هنرمند برجسته کنسرتی برگزار میکند و فردای آن روز مردم از هم میپرسند چرا فلانی کنسرت نمیگذارد و بیشتر مردم از برگزاری بسیاری از اجراهای موسیقی بیخبرند، چگونه ما میتوانیم توقع حضور پررنگ اسپانسرها را در عرصه موسیقی داشته باشیم. مدیر مرکز موسیقی بتهوون، چهره و نام فرهنگی پیدا کردن اسپانسرها را برای صاحبان برندهای تجاری بسیار مهم میداند چرا که هر محصولی که داشته باشند در سه مرحله تبلیغات البته هر اندازه هم که کمرنگ باشد میتوانند خود را به مخاطبان معرفی کنند و به نوعی محصول و برند خود را در ذهن مخاطب بگنجانند. اما محمدحسین توتونچیان مدیر شرکت ققنوس برخلاف بسیاری از صاحبنظران این عرصه، مشکل را از قیمتهای پیشنهادی بالای اهالی موسیقی میداند و ادامه میدهد: هنرمندان این عرصه باید خود را جای اسپانسرها بگذارند و پس از آن قیمتی را پیشنهاد کنند. او تصریح میکند: متاسفانه بسیاری از این اسپانسرها نمیدانند که با فعالیت در عرصه فرهنگ از تخفیف مالیاتی بهرهمند میشوند و ماموران اداره مالیات نیز راهنمای این قشر نیستند. در حالی که اگر در مورد همین موضوع تبلیغات صورت گیرد، سبب رغبت و تمایل اسپانسرها برای حضور در عرصه هنر و موسیقی می شود. توتونچیان، پایبند نبودن برخی از اهالی موسیقی به مفاد قرارداد را از دیگر دلایل حضور اندک اسپانسرها در عرصه هنر و موسیقی عنوان میکند و معتقد است که اغلب اسپانسرها با خاطره بدی محل برگزاری کنسرت را ترک میکنند. او با اشاره به اینکه در هیچ معقولهای تنها یک طرف مقصر نیست، اظهار میکند: تا آنجا به تاثیر حضور اسپانسر در افزایش برگزاری کنسرتها معتقدم که به شخصه حاضرم تمامی کنسرتهای ریسکدار را برگزار کنم برای این که معتقدم اسپانسر ریسک آنها را از بین میبرد. مدیر شرکت ققنوس در مورد علاقه صاحبان برندهای تجاری برای پیدا کردن یک چهره فرهنگی معتقد است: کنسرت یک فضای خاصی است که جمعی از فرهنگیترین و فرهیختهترین شهروندان آن شهرها در آنجا جمع میشوند. وقتی یک خانواده پنج نفری برای دو ساعت کنسرت 300 هزار تومان هزینه میکند یعنی اینکه توانایی خرید برندهای مختلف را نیز دارد. دیگر استفاده نکردن اسپانسرها از چنین موقعیتی ضعف خود آنهاست. چرا که مشاوران تبلیغاتی میتوانند با شناخت اهالی کنسرت و فرصتهایی که برای تبلیغ دارند، محصول و برند خود را به این قشر معرفی کنند. توتونچیان در مورد رغبت بیشتر اسپانسرها برای حضور در عرصههای موسیقی پاپ تا موسیقی کلاسیک ایرانی میگوید: اسپانسر گمان میکند که میانگین سنی مخاطبان موسیقی اصیل ایرانی به نسبت موسیقی پاپ بالاتر است از این رو سعی میکند بیشتر در حوزه موسیقی پاپ سرمایهگذاری کند که من فکر میکنم در اشتباه هستند چرا که چندی پیش کنسرتی برای آقای ناظری برگزار کردیم و در آن آمار نشان میداد تعداد جوانان بسیار بیشتر است. صدرالدین حسین خانی مدیر شرکت ایران گام نیز معتقد است: وقتی خود موسیقی دیده نمیشود، بالطبع اسپانسر هم دیده نمیشود. بنابراین، اسپانسرها هیچ انگیزهای برای حضور در عرصه موسیقی ندارند. او با بیان این که گروههای موسیقی در ایران توانایی جذب اسپانسر را دارند مشکل موجود در این میان را نبود تبلیغات درست و پر بار و همچنین نبود حمایتهای دولتی و خصوصی میداند و اظهار میکند: در حالی که در عرصههای دیگر مانند ورزش، اسپانسرها چون دیده میشوند، حضور گستردهای دارند. مدیر شرکت ایران گام می افزاید: حضور اسپانسرینگ در عرصه موسیقی جان تازهای به کنسرتها میبخشد و صاحبان برندهای تجاری با سرمایهگذاری خود در این عرصه، رونق بیشتری به برگزاری کتسرتها میدهند. همچنین با حمایتهای مالی خود میتوانند نوآوریهایی در حوزه هنر و موسیقی داشته باشند. حسینخانی با بیان اینکه گروههای موسیقی در دسترس نیستند و مردم با پیگیریها و تحقیقات از برگزاری کنسرتها خبردار میشوند، ادامه میدهد: یکسری قوانین مانند قانونهای خاصی که برای تبلیغات وجود دارد یا نوع صدور مجوز و همچنین برخوردهای سلیقهای هم که خود موسیقی و اجراها را متزلزل کرده است، نیز در حضور کم اسپانسرها در عرصه موسیقی سهم بهسزایی دارند. او در پایان میگوید: خود اسپانسرها بسیار علاقهمند هستند که چهره فرهنگی پیدا کنند البته مشروط بر اینکه دیده شوند و بازگشت سرمایه هم داشته باشند. |
مشخصات مدیر وبلاگ
عناوین یادداشتهای وبلاگ
دسته بندی موضوعی