فال روزانه
کد فال روزانه
فال,طالع بینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  • + سلام.از همه معذرت.یه اشکال در دستمزد هنرمندان وجود داشت که رفع شد.دوست داشتید بخونید.ممنون
  • + سلام. داره 1 بازون قشنگ همه جا رو تر میکنه. هر کی خوابه از دستش رفت

طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
 

آغاز نمایشگاه کتاب و یک اتفاق تلخ

آغاز نمایشگاه کتاب و یک اتفاق تلخ
- کامران محمدی:
بیست‌وچهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، دیروز طبق رسم همیشه این نمایشگاه، با حضور رئیس‌جمهور آغاز شد.

 

این پنجمین باری است که نمایشگاه کتاب در مصلای تهران برگزار می‌شود، اتفاقی که وقتی 5 سال پیش با تاکید محمود احمدی‌نژاد و حاشیه‌های دنباله‌دار انجام گرفت، تنها مرحله‌گذار فرض می‌شد تا بزرگ‌ترین بازار کتاب دنیا صاحب محلی مخصوص و دائمی شود. قرار بود تنها 2-3 سال ناشران داخلی و خارجی میهمان مصلای تهران شوند و بعد از آن محل دائمی نمایشگاه کتاب مشخص شود. اما در یک چشم برهم زدن، 5 دوره گذشت و نمایشگاه از دوره بیستم به بیست‌وچهارم رسید و نه تنها محل موعود معلوم نشد بلکه برگزاری نمایشگاه در مصلا، به رسمی همیشگی تبدیل شد و انگار نه انگار که تنها اندکی بعد از انتقال نمایشگاه به مصلا، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی، غلامعلی حداد عادل، کلنگ محل دائمی نمایشگاه کتاب را به زمین زده است.

در نمایشگاه امسال چند کشور تازه‌وارد هم دیده می‌شود. کشورهایی که همین اواخر وضعیت‌شان ناگهان تغییر کرد و حالا شرایطی کاملا متفاوت با قبل دارند که در راس‌شان مصر قرار دارد. ناشران مصری که پیش از این در هیچ‌یک از دوره‌های نمایشگاه کتاب تهران حضور نداشتند، امسال برای نخستین بار به تهران آمده‌اند و از آنجا که ناشران خوبی در مصر فعالیت می‌کنند، بی‌تردید یکی از وجوه مثبت نمایشگاه امسال، همین خواهد بود.

اما آغاز نمایشگاه کتاب امسال با یک اتفاق تلخ و ناامیدکننده همراه شد؛ فعالیت یک انتشارات تخصصی پزشکی به حالت تعلیق درآمد. مدیر این انتشارات 2 روز پیش در اعتراض به تصمیمات و اقدامات معاونت فرهنگی وزارت ارشاد، تحصن کرد تا مسئولان به حرف‌هایش توجه کنند. آنطور که روز دوشنبه در خبرها آمده بود، اعتراض اصلی وی به ارشاد، روش بررسی کتاب‌ها برای دریافت مجوز بوده است. ناشران 2-3 سالی می‌شود که موظفند فایل رایانه‌ای کتاب را به اداره کتاب ارائه کنند تا برای دریافت مجوز بررسی شود و او معتقد است که با این شیوه، «بسیاری از ناشران با مشکل روبه‌رو شده‌اند؛ چرا که این امکان برای بسیاری از کتاب‌ها به‌ویژه کتب تخصصی به سختی فراهم می‌شود».

علاوه بر این وی به کوچکی فضای غرفه‌اش در نمایشگاه نیز معترض بوده و نارضایتی‌های مختلف باعث شده است تحصن کند. پس از این اقدام، ماموران کلانتری 129 جامی او را به اتهام اخلال در رفت‌وآمد و نظم عمومی، بازداشت و مدتی بعد آزاد کردند تا صبح دیروز به موضوع رسیدگی شود. این ناشر دیروز در این باره به مهر توضیح داد: اما با وجود اینکه من صبح سه‌شنبه به شعبه مذکور مراجعه کردم، به من اعلام شد که پرونده‌ای برایم تشکیل نشده است. گویا ماموان نیروی انتظامی فقط قصد داشته‌اند من به اعتراض خود ادامه ندهم. با این حال، پس از این اتفاقات، آن طور که صاحب این انتشارات تخصصی پزشکی می‌گوید، فعالیت این ناشر در نمایشگاه به حالت تعلیق درآمده است و به دست‌اندرکاران غرفه‌اش اعلام شده که نمایشگاه را ترک کنند تا تکلیف‌شان روشن شود. آن گونه که مدیر این نشر می‌گوید، امسال، شمار کتاب‌های این انتشارات برای عرضه در نمایشگاه بیست و چهارم به 2600 عنوان رسیده و فقط 93 مترمربع فضا برای آن درنظر گرفته شده و آن هم به‌صورت مشترک با انتشاراتی دیگر.

 


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

 

واکنش وزیر ارشاد به دستمزدهای میلیاردی

واکنش وزیر ارشاد به دستمزدهای میلیاردی
سینما و تلویزیون > سینمای‌ایران  - 
سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به سؤالی در ارتباط با قرارداد یک میلیاردی یکی از بازیگران سینما و دخالت معاونت سینمایی در ارتباط با لغو این قرارداد، ‌گفت:
 

باید از افراط و تفریط در این زمینه اجتناب کرد و همیشه اعتدال مناسب‌تر است و بهتر جواب می‌دهد. حسینی به ایسنا گفت: با حرف و حدیث‌هایی که در جامعه است و اینکه همه چیز شفاف است و دقت وجود دارد، گاهی اوقات برخی از کارهایی که انجام می‌شود مقبول هنرمندان و مردم نیست و به ضرر خود آنها می‌شود. شاید در یک مورد به نفع یک نفر تمام شود ولی در کل باعث جنجال و مشکل می‌شود و باید توازن و تعادل در کارها باشد.

حسینی در پاسخ به این سؤال که پس یعنی شما معتقدید که این قراردادهای کلان باعث ضربه خوردن خود هنرمندان می‌شود، گفت: باید یک حساب و کتاب در کارها باشد. گاهی به خاطر رقابت‌های نادرستی که بین افراد است، قیمت‌هایی اعلام می‌شود ولی ما معتقدیم باید رقم‌ها و قیمت‌ها معقول و منطقی باشد و از این جهت دوستان ما وارد شدند. سید محمد حسینی همچنین شایعاتی مبنی بر تغییر مسافر آستانه مدیر مرکز هنرهای نمایشی را تایید نکرد.


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

«جا»ی «من»

«جا»ی «من»
فرهنگ و تاریخ > تاریخ ایران  - دکتر شروین وکیلی:
«من پارسی هستم. از پارس، مصر را گشودم. من فرمان کندن این ترعه را داده‌ام از رودی که از مصر روان است به دریایی که از پارس آید.

پس این جوی کنده شد، چنان که فرمان داده‌ام و ناوها آیند از مصر از این آبراه به پارس چنان که خواست من بود». این بخشی از سنگ نبشته داریوش هخامنشی است که به کتیبه ترعه سوئز معروف است. همان‌گونه که در این نوشته آمده داریوش از دریایی که از پارس می‌آید، نام برده است. باتوجه به شواهد تاریخی و ارجاعات بعدی تاریخی، این دریا همان خلیج‌فارس کنونی است.

تنها در دوران معاصر است که عنوان ساختگی و فاقد ریشه‌های ژرف تاریخی و نام‌های مجعول در برخی از کشورهای عربی و برخی دیگر از نقاط جهان رواج یافت. بی‌تردید تأکید بر عنوان خلیج‌فارس، نه تعصبی کورکورانه و خصومت‌آمیز، که برخاسته از حقیقتی تاریخی است که به سادگی نمی‌توان از آن گذشت؛ حقیقتی که خود به بیانی دیگر، نشان از هویت پویای ایرانی در مرزهای جغرافیایی ایران زمین دارد. مقاله حاضر که به مناسبت روز خلیج‌فارس فراهم آمده، به سویه‌های فلسفی جغرافیای هویتی ایران می‌پردازد.

بیش از 2هزار سال است که ایرانیان با نگریستن به کوه دماوند، داستان جمشیدشاه و کشته شدنش به دست ضحاک و قیام فریدون فرخ و در بند‌شدن ضحاک در این کوه را به‌یاد می‌آورند. این نکته تنها در مورد دماوند مصداق ندارد، که هر تپه و هر درختِ کهنسال و هر شهر ویرانه یا آباد، به داستانی و روایتی متصل است که آن مکانِ فیزیکی متقارنِ تخت و هموار را به جایی معنادار و آغشته به پیشینه‌ای روایی تبدیل می‌سازد. هر نقطه از مکان را می‌توان با روایت‌هایی زبان‌مدار و اجتماعی معنادار ساخت و آن را به مرتبه جایی در میان جاهای دیگر برکشید. دریاچه هامون را می‌توان با دیدگاه‌هایی متفاوت نگریست و آن را زادگاه سوشیانس، یک منبع آب مهم برای کشاورزی، اقلیمی اساطیری در ادبیات ایرانی، یا جایگاه جنگ‌های تاریخی دانست.

مکان، همچون زمان، آنگاه که با ذهنی خالی از هر داوری نگریسته شود، کیفیتی ریاضی‌گونه، انتزاعی و تهی از معناست. بعدی است کمیت‌پذیر و ظرفی است ذهنی که چیزها در آن می‌گنجند و زمان نیز چنین است. اما وقتی چیزها به مکان و زمان دوخته شدند و رخدادها در دلشان به جریان افتادند، دیگر از این زمان- مکانِ انتزاعی و بیرنگ و بو نشانی باقی نمی‌ماند و «وقتی و جایی» جایگزینِ آن می‌شود. در این مشتقِ معنادار شده از زمان و مکان است که «من» در پیوند با «دیگری» و «جهان» حضور می‌یابد.

در این زمینه شلوغ از رخدادها و در این بسترِ پرازدحامِ چیزهاست که من برای خود جایی می‌یابد و بسته به جایگاهش، تصویری از خویشتن بر می‌سازد و آن را در زبان صورت‌بندی می‌کند و با دیگران به اشتراکش می‌گذارد و بر سر آن با ایشان به توافق می‌رسد و گویا که هویتِ من، چیزی جز همین جای من در زمینه چیزها و رخدادها نباشد که در سطحی اجتماعی و زمینه‌ای بیناذهنی مورد توافق قرار گرفته و تثبیت شده باشد. از این روست که دلتنگی برای مکان‌های آشنا، تقدیس جاهایی که رخدادهای مهم در آن رخ داده و خاطره‌انگیز بودنِ منظره‌های طبیعی رواجی چنین جهانی دارد. شاید بدان دلیل که همه مردمان به صرفِ انسان بودنشان به شکلی کمابیش یکسان با مکان ارتباط برقرار می‌کنند و با واسطه ضرورت‌هایی همگون و یکنواخت جایی معنادار را از مکانی انتزاعی استخراج می‌کنند و از مجرای آن خویشتن را در هستی تعریف می‌کنند. از این روست که تمام تمدن‌های بزرگ- و بیش و پیش از همه در ایران‌زمین- کوه مقدس، رود مقدس، درخت مقدس، شهر مقدس و «جا»ی مقدس داشته‌ایم، چرا که انباشت رخدادها و خاطره‌ها بر مکان است که آن را معنادار می‌سازد و شالوده تقدس، تراکم معناست.

این پیوند میان ما ایرانیان و مکان، همان است که گوشه‌ای از این سیاره زیبای کوچک را به ایران زمین تبدیل کرده است. ایران زمین از دیدگاهی فیزیکی، مکانی است مانند تمام مکان‌ها، که زمانی درست همسان با سایر زمان‌ها بر سر آن گذشته است. اما ما ایرانیان با 2شاهراهِ متفاوت با ایران‌زمین مربوط می‌شویم؛ یکی از تجربه شخصی و جمعی‌مان برمی‌آید و دیگری تا حدودی به ماهیت این مکانِ خاص بستگی دارد.

تجربه شخصی ما، انباشتی از خاطره‌های تجربه شده توسط خودمان را در بر می‌گیرد و آنچه را که از پیشینیان‌مان همچون میراثی دریافت کرده‌ایم. این خزانه خاطرات است که گنجینه‌ای از نمادها، روایت‌ها، دانش‌ها، اندرزها، راهبردها و امکان‌های معناسازی را در اختیارمان قرار می‌دهد. از این روست که هرچه پیشینه فرهنگی‌مان طولانی‌تر و هرچه سابقه تاریخی‌مان فربه‌تر باشد، خزانه‌ای انباشته‌تر و امکاناتی گسترده‌تر برای زایش معنا در اختیار خواهیم داشت و متمدن‌تر خواهیم بود؛ البته و صدالبته اگر که شایستگی این میراث را داشته باشیم، نه مثل قارون همراهش مدفون شویم.

خزانه تجربه‌های ما و پیشینیان ما از مکان، همان است که زیستگاه عینی و بیرونی ما را با زیست- جهانِ ذهنی و درونی‌مان پیوند می‌زند. اینجاست که من، با هستی ارتباطی معنادار می‌یابد. به این شکل، خاطرات من از خیابان‌ها و کوچه‌هایی که در آن بزرگ شده‌ام، با روایت‌ها و قصه‌ها و دلالت‌ها و رمزگانِ برنشسته بر این مکان‌ها گره می‌خورد و آنها را به جایی تاریخمند و معنادار بدل می‌سازد. به این شکل است که از پیوستنِ خیابان‌ها، خانه‌ها، کوچه‌ها، دشت‌ها، کوه‌ها، بیابان‌ها، کشتزارها و جنگل‌هایی که ما پیوندی شخصی با آن برقرار کرده‌ایم، جایی گسترده و بزرگ به نام ایران‌زمین خلق می‌شود که روایتی مشترک و معنایی غنی و بنابراین تاریخی دیرپا را در خود نهفته است.

به این شکل است که ما با تجربه کردنِ مکان، جایی را می‌آفرینیم. ما با زیستن در مکان، با تراوش کردارهایمان در آن و با حضور داشتن در مرکزِ آن، چیزی بی‌بدیل را به مکان می‌افزاییم و آن معنایی است که آن را به جایی مشخص و معلوم بدل می‌سازد. هر «من»، آفریدگاری است که «جای» خویش را در هستی خلق می‌کند و «ما» جایی جمعی برای خویش بر می‌سازیم، که سرزمین، کشور، قلمرو یا همان «جا»ی مشترک جغرافیایی‌مان محسوب می‌شود. در این معنا، هریک از ما در آن جایی است که شایستگی‌اش را دارد و اگر گمان داریم که جایی به فراخور خویش به دست نیاورده‌ایم، راهی جز بازآفریدن جایگاه «من در هستی» نداریم، که همه چیز از همین پیوند بنیادینِ اولیه آغاز می‌شود.

اما رابطه ما با مکان یکطرفه نیست. تنها ما نیستیم که جا را خلق می‌کنیم و بدان معنا می‌بخشیم. کیفیت و ویژگی‌های این مکان نیز تا حدودی به ما شکل می‌دهد و نوع و جنس خاطرات ما و شیوه برخورداری‌مان از میراث پیشینِ انباشت شده بر مکان را تعیین می‌کند. همان طور که ما از دل مکان جایی را می‌آفرینیم، مکان هم با امکان‌هایی که پیش پای ما می‌گذارد، به هویت‌مان شکل می‌دهد. به‌عنوان مثال، ایران زمینی که از نظر مکانی در میان دو آبِ بزرگ- خلیج‌پارس و دریای مازندران- قرار گرفته و بر محل تلاقی مرزِ میان باختر و خاور و شمال و جنوب برنشسته، امکان‌ها و احتمال‌های خاصی را برای ما فراهم می‌آورد.

مردم چین که در انزوایی به نسبت کامل، در سرزمینی گسترده و یکپارچه و در گوشه‌ای از خشکی‌های زمین زندگی می‌کنند، با ایرانیانی که در میانه و در وسطِ مکان‌ها قرار گرفته‌اند، متفاوت هستند. ایران زمین مکانی است در میانه مکان‌های دیگر و از این روست که طی تاریخ هرکس برای رفتن از هرجا به جا، ناگزیر شده از اینجا بگذرد. مقدونیان، اعراب، ترکان، مغولان، روس‌ها، انگلیسی‌ها و به تازگی آمریکایی‌ها، به زور در این زمینه راه خود را گشوده‌اند و پارس‌ها، مادها، کلدانی‌ها، عبرانی‌ها، کاسی‌ها و صدها قوم دیگر با صلح و آشتی این مسیر را پیموده‌اند. اما به هر صورت، همگان از این مکان گذشته‌اند و ردپاهای آبادگرانه یا ویرانگر و خاطرات خوش یا ناخوش خود را به آن افزوده‌اند و از این روست که اینجا، یعنی ایران‌زمین، مکانی چنین پیچیده و بغرنج است.

در واقع اگر بخواهیم برمبنای تراکم، حجم، تنوع ، درجه واگرایی ، پیشینه تاریخی و گسترش جغرافیایی داوری کنیم، بی‌تردید ایران زمین یکی از معنادارترین جاهای کره زمین است؛ یعنی بیشترین تراکم از رخدادهای معناساز را در درازترین زمان‌ها تجربه کرده است. شاید به خاطر این متراکم شدن معنا در این مکانِ میانه بوده که از دیرباز این سرزمین را با نام خونیرث، ایرانشهر و... می‌نامیدند و در میانه جهان مستقرش می‌دانستند و مقدس‌اش می‌پنداشتند. از این روست که قاضی صاعد که قرن‌ها پیش در اسپانیا کتاب طبقات الامم را به زبان عربی می‌نوشت، مردم ساکن در این قلمرو را «نخستین امت» و سرزمین‌شان را در «میانه عالم» دانست.

از ترکیب این دو نیروی درونزاد و برونزاد است که جای من در هستی معلوم می‌شود. از درآمیختن امکان‌های نهفته در مکانی لخت، خالی و بیطرف، با گرایش‌ها و تصمیم‌هایی خودمدارانه و شورآمیز و عینی است که منی در جایی خلق می‌شود و نام و نشان و سابقه و آینده و هویتی می‌یابد. در این بستر است که انسان به نیروی آفرینشگرِ خویشتن و جهانِ پیرامونش بدل می‌شود و خود را و جای پیرامون خویش را بازآفرینی می‌کند. اگر چنین نکند، به بنده مکان، به چیزی در میان سایر چیزها و رخدادی در میان سایر رخدادها تبدیل خواهد شد.

این شکل خاصِ از خودبیگانگی دو راه دارد که از چسبیدنِ علف‌گونه به زمین یا تلاش برای کنده شدنِ غبارگونه از آن ناشی می‌شود؛ من یا با انکارِ پیوندش با مکان آواره می‌شود و یا با غفلت از امکان دستکاری کردنِ آن. یک راه به طرد خاطرات و نادیده انگاشتن مخاطرات می‌انجامد و دیگری با غرقه شدن در لا‌به‌لای میراث گذشتگان و فرو ماندن از خلق چیزی نو همراه است. در هر دو حال، با بی‌ریشگی و ولنگاری تزیین شده با شعار جهان-وطنی، یا با جمود نعشی قالبگیری شده در تعصب و تقدیس معانی موروثی، «من» «جا»ی خود را در هستی از دست می‌دهد و به این ترتیب، هم از هویت خود دور می‌ماند و هم از معنای جایگاهِ خویش.


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

 

کشف شهر گمشده «مایاها» در گوآتمالا

کشف شهر گمشده «مایاها» در گوآتمالا
فرهنگ و تاریخ > میراث‌جهان
بقایای شهر گمشده «مایاها» در جنگلهای بارانی گوآتمالا کشف شد.

باستان‌شناسان در جریان کاوش‌های خود در جنگل‌های بارانی کشور گوآتمالا موفق به کشف بقایای شهری تاریخی متعلق به تمدن «مایاها» شدند.

به گزارش ایسنا، این شهر تاریخی که «هلتون» یا «سرسنگی» نام دارد، یکی از آثار تاریخی شاخص تمدن مایا بوده که باستان‌شناسان از سال‌ها قبل به دنبال کشف بقایای آن بوده و سرانجام با استفاده از نقشه‌های سه بعدی موفق به کشف صدها ساختمان در زیر درختان جنگلی بارانی شدند.

آنها همچنین با استفاده از ردیاب‌های ماهواره‌ای و ابزارهای پیشرفته الکترونیکی موفق به شناسایی هرم اصلی شهر شدند که هفت طبقه دارد.

مایاها مجموعه‌ای از اقوام سرخپوست در جنوب مکزیک و شمال آمریکای مرکزی بودند که شهرهایشان را در دل جنگلهای بارانی می‌ساختند، این در حالی است که قوم مایا از جمله تمدن‌های بسیار پیشرفته آمریکای مرکزی بودند و دست آوردهای آنها در هنر، معماری، ریاضیات و به ویژه نجوم بسیار چشمگیر بوده است.

براساس اعتقادات مایاها، جهان توسط یکی از خدایان قوم مایا که هم در خلق انسان‌ها نقش داشته و هم خدای جنگ است، در سال 2012 میلادی نابود می‌شود. هم‌چنین آثار دیگری در شهر تاریخی یاکوتان وجود دارد که نگرانی‌ها درباره‌ پایان جهان در سال 2012 را افزایش می‌دهد.

تمدن مایاها در سال‌های 300 تا 900 میلادی به اوج قدرت و دانش خود رسید و مردم آن در علم نجوم بسیار پیشرفته بودند. از سوی دیگر مردمان تمدن مایا یک سیستم مالیاتی بسیار پیشرفته داشته‌اند که شناخت کامل آن، به سال‌ها وقت نیاز دارد.

این در حالی است که از سال‌ها قبل، گروهی از باستان‌شناسان چندملیتی درحال بررسی محوطه‌های تاریخی به‌جا مانده از مردم این تمدن در کشورهای آمریکای جنوبی هستند. باستان‌شناسان در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده‌اند که مردم این تمدن در سال‌های حیات تمدن مایاها، نظام اقتصادی خاصی داشته و براساس شیوه‌های خاص، مالیات هر مغازه و مالیات هر کالا را به‌طور دقیق تعیین می‌کردند، این در حالی است که در حدود سال 800 میلادی، برخی از شهرهای جنوبی تمدن مایا متروکه شدند. تا سال 950 میلادی هم بیشتر شهرهای بزرگ ویران گردیدند که دلیل این موضوع مشخص نیست.

تجدید حیاتی در تمدن مایا، در حدود سال 1200 میلادی به وجود آمد. اما پس از آن، در قرن شانزدهم، قلمروی مایا به دست مهاجمین اسپانیایی فتح شد.


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

 

کشف یک کشتی 2000 ساله در ایتالیا

کشف یک کشتی 2000 ساله در ایتالیا
فرهنگ و تاریخ > میراث‌جهان

در جریان احداث جاده‌ای در حومه شهر «رم»، پایتخت ایتالیا، بقایای یک کشتی 2000 ساله متعلق به امپراتوری روم باستان کشف شد.

به گزارش ایسنا، این کشف که به گفته باستان‌شناسان یکی از ارزشمندترین کشف‌های باستانشناسی در کشور ایتالیا در دهه اخیر بوده، در هنگام احداث جاده‌ای در نزدیکی ویرانه‌های شهری تاریخی بندری «اوستیا» که در حومه رم قرار دارد، روی داد.

طبق بررسی‌های باستانشناسان، این کشتی که تنها یک قسمت آن مشخص بوده و قسمت‌ نوک و انتهایی آن همچنان کشف نشده باقی مانده، در حدود 11 متر طول داشته و یکی از بزگ‌ترین کشتی‌های باستانی کشف شده از تمدن روم باستان است.

باستان‌شناسان همچنین بر این باورند که از این کشتی برای جابجایی مسافر از طریق رود «تیبر» که در هزاران سال قبل به شهر تاریخی «پمپی» منتهی می‌شد، استفاده می‌شده است. این در حالی است که مقامات شهر رم قصد دارند پس از مرمت کشتی رومی، آنرا در موزه‌ای رو ‌باز در معرض دید عموم قرار دهند.


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

بازگشت داوودنژاد
 سینمای‌ایران  - سعید مروتی:
«مرهم» بیش از هرچیز از بازگشت قریحه و استعدادی خبر می‌دهد که در سال‌های اخیر به هدر رفته بود.

 داوودنژاد پس از نزدیک به یک دهه بیراهه رفتن دوباره به مسیر اصلی بازگشته است. «ملاقات با طوطی»، «هشت‌پا» و «تیغ‌زن» فیلم‌هایی بودند که تقریبا می‌شود گفت جز سازنده‌شان، مدافعی نداشت. در میان این فیلم‌ها‌ «هوو» کمدی دلپذیر و دوست‌داشتنی‌ای بود و «تیغ‌زن» به عنوان آشفته‌ترین فیلم کارنامه داوودنژاد به شکل غریبی روایتی پریشان از پریشان احوالی به شمار می‌آمد. افول علیرضا داوودنژاد همزمان با افت چشمگیر برخی هم‌نسلانش تعبیر به بحرانی شد که دامن برخی کارگردانان موفق نسل میانی را گرفته بود. در مورد آثار داوودنژاد در اغلب نقدها از «نیاز»، «مصائب شیرین» و «بچه‌های بد» به عنوان آثار موفق فیلمساز برای زیر سوال بردن «ملاقات با طوطی»، «هشت‌پا» و... استفاده می‌شد.

در حالی که به نظر می‌رسید این فیلم‌ها تلاش کاملا آگاهانه‌ای از سوی فیلمسازی بوده‌اند که می‌کوشید مسیری تازه به سینمای ایران پیشنهاد دهد؛ مسیری باتوجه به شرایط و تحولات دهه80 و رقبایی که نقشی تهدیدکننده برای سینما ایفا می‌کردند؛ هرچند پیشنهاد داوودنژاد برای مقابله با بحران مخاطب و هجوم رسانه‌های رقیب در عمل جواب نداد. «مرهم» پس از چند شکست پی‌درپی با بازگشت داوودنژاد به سینمای صمیمی، گرم و ملموسش همان مسیر «مصائب شیرین» و «بچه‌های بد» رابا چند سال وقفه پی می‌گیرد. این همان سینمای سهل و ممتنعی است که داوودنژاد در آن تخصص دارد؛ سینمایی که به واقعیت نظر می‌کند بی‌آنکه آرمان را به فراموشی بسپارد.

«مرهم» از آن نوع فیلم‌هایی است که معمولا از آنها به عنوان آثار اجتماعی همراه با بار آموزندگی یاد می‌شود؛ فیلمی که برخلاف برخی نمونه‌ها، حرف و عمل فیلمساز در آن یکی است. اینکه برخی نگاه اخلاقی داوودنژاد به مقوله اعتیاد را زیادی پدرانه خوانده و آن را جزو ضعف‌های «مرهم» می‌دانند بیشتر حکم همدلی با عوالم نشئگی دارد تا خرد‌ه‌گیری منتقدانه از فیلم.

«مرهم» به عنوان نشانه‌ای از بازگشت فیلمسازی خوب به مسیر اصلی را به فال نیک می‌گیریم. همه آنچه درباره شرافت و صداقت برخی فیلم‌ها به عنوان صفاتی صرفا اخلاقی و غیرسینمایی مصداق می‌یابد، در اینجا خوشبختانه با هنر پیوند خورده است. «مرهم» حرف خوبش را با ساختاری متناسب می‌زند. داوودنژاد زندگی را جلوی دوربین بازآفرینی می‌کند، موقعیت می‌سازد، درام خلق می‌کند و بیننده را به تماشای فیلم بعدی‌اش مشتاق می‌کند؛ درست مثل «نیاز»،‌«مصائب شیرین» و «بچه‌های بد». در سینمایی که میان نخبه‌گرایی افراطی و پوپولیسم تمام عیار دست و پا می‌زند «مرهم» نسخه قابل تجویزی به نظر می‌رسد.


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

 
در تالار وحدت برگزار می‌شود 

به مناسبت دویستمین سالگرد تولد "فرانس لیست" پیانیست مشهور مجارستانی، کنسرت رسیتال پیانو در تالار وحدت برگزار می شود.
به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی موسیقی ایران، این کنسرت توسط "جرج آدِم" هنرمند مجارستانی به مناسبت دویستمین سالگرد تولد "فرانس لیست" نوازنده پیانوی مجارستانی در تالار وحدت برگزار می‌شود. در این برنامه پنج قطعه از آثار "فرانس لیست" توسط این هنرمند نواخته می شود.
 
این کنسرت ساعت 18:30 روز 22 اردیبهشت ساعت 18:30 در تالار وحدت برگزار خواهد شد.

اولین دیدگاه را شما بگذارید

  


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ