این مَرد وحشتزده آخرین نفسهایش را کشیده، شاید چشمانش
را گرفته تا شاهد لحظات وحشتبار آخرین نباشد… اما چرا ؟
شهر پمپی، شهری در ایتالیای اِمروزی یا روم باستان در روز ?? اوت سال ?? میلادی در پی فعالیت آتشفشانی کوه وزوو که ?? ساعت ادامه داشت به زیر ? متر کوهی از مواد مذاب و خاکستر آتشفشانی رفت. حادثه آنقدر ناگهانی روی داد که همه چیز در شهر به همان حالت که در اثنای زندگی روزمره بود دست نخورده ماند و امروز دقیقا به همان گونه که دو هزار سال پیش بودند باقی است. گویی زمان منجمد شده است.
این شهر به وسیله انفجارهای آتشفشانی کوه «وزوو» نابود شد. آتشفشان وزوو سمبل کشور ایتالیا و قبل از آن نشانه شهر ناپل است.
کوه آتشفشانی وزوو اگرچه طی دو هزار سال گذشته آرام بوده است اما نام آن را کوه اخطار گذارده اند. چنین نامی به دلیل فجایع و حوادثی بوده است که در تاریخ از این کوه به ثبت رسیده است. فاجعه ای که برای «سدوم و عمورا» روی داد شباهت زیادی به حوادث تخریب گر شهر پمپی داشته است. در سمت راست وزوو شهر ناپل و سمت شرق آن شهر پمپی قرار دارد. مذاب و خاکستر ناشی از فوران آتشفشانی که دو هزار سال پیش روی داد حیات را از این شهر برچید.
لب ها، چشمانش و پوست بدنش ذوب شده است، بجز جمجمه اَش تمامه سنگ شده است.
گویا آتشفشان در نهایت سکوت جان مردم را کنده است
به نظر می رسد این مرد در حال فرار بوده است
از ??هزار نفر جمعیت پمپی دو هزار نفر ناپدید شدند و مابقی آرام آرام مذاب و به تلی از مجسمه های سنگی تبدیل شدند
جمعی از کودکان و بزرگسالان، منتظر قایقی بودند که هیچوقت نیامد
یکی جمع شده، یکی به پشت آرامیده – اما یکی بیدار شده و تا تکانی بخورد! جانش کنده شده است
متوجه هیچ نشده است، گویا ناگهان مواد بر رویش ریخته است که حتی نتوانسته است دستی تکان دهد
اعضای خانواده ای که در کنار هم مردندمواد مذاب کوه وزوو به آنی تمامی شهر را از نقشه منطقه جاروب کرد. جالب ترین جنبه این حادثه آن است که هیچ کس نتوانسته است در مقابل فوران آتشفشان وحشتناک وزوو بگریزد. یک خانواده در حال صرف غذا در یک لحظه تبدیل به سنگ شده اند. زوجهای بسیاری پیدا شدند که در حین انجام آمیزش جنسی تبدیل به سنگ شده بودند. صورت برخی از اجساد انسانهای سنگ شده که از داخل زمین کشف شده اند همچنان سالم و صحیح باقی مانده است. صورت آنها حالت گیج و منگ دارد
مردی که سر همسرش را در بغل گرفته و منتظر پایانند
پدر – فرزند – مادر
مرگ مردم پمپی در یک لحظه رخ داد، فاجعه هرچه بود، همه چیز به همان حالت اولیه و بدون تغییر باقیمانده است. در سال ???? نیمی از این شهر از زیر خاکستر بیرون کشیده شد. هر ساله جمعیت زیادی از موزه طبیعی پمپی دیدن می کنند و این شهر به یکی از جاذبه های گردشگری ایتالیا تبدیل شده است
سگی که بیرون خانه ای زنجیر شده بود
همه خوابیده اند، همه سنگ شده اند، حتی کودکان شیر خوار
“تابناک: در روزهای اخیر، ابتذال بیش از حد شماری از خوانندگان رپ که با برگزاری کنسرتهای مستهجن که حتی نشریات زرد نیز اقدام آنها را بیشرمانه خوانده و خواستار برخورد با خوانندگان و عوامل این نمایش وقیح شدهاند، موجب نوعی آشفتگی در فضای فرهنگی کشور شده است.
در همین زمینه با افزایش اعتراضات نسبت به کنسرت مبتذل «ا ـ م»، معروف به «تتلو»، و نیز توهین ها و هتاکی هایی که وی در ترانه های خود انجام داده است وی پس از بازگشت به ایران بازداشت شد.
این در حالی است که چندی پیش از این نیز شایعاتی درباره دستگیری این خواننده رپ منتشر شده بود که بعدها تکذیب شد اما این بار بنا بر اظهارات منابع آگاه وی در بازگشت به ایران دستگیر و روانه زندان شده است.
گفتنی است، در کنار رپخوانهایی که با استفاده از الفاظ رکیک و مستهجن و با در هم شکستن فرهنگ جامعه درصدد جذب مخاطب هستند، شماری از گروهها و خوانندگان رپ با استفاده از این قالب جدید و در چهارچوبهای فرهنگی کشورمان به اظهارنظر در مسائل اجتماعی میپردازند که از آن جمله میتوان به همدردی برخی گروهها با داغدیدگان حادثه بم اشاره نمود، اما از سوی دیگر نیز برخی از افراد با الگوبرداری نادرست از فرهنگ غربی و زیر پا نهادن مبانی و اصول ملی، نوعی هتاکی و دریدگی فرهنگی و جمعی را تبلیغ میکنند که پیامدهای ناخوشایندی به همراه داشته است.
همچنین باید خاطرنشان کرد که بنا بر اظهارات برخی منابع خبری، با توجه به نفوذ روزافزون رپخوانهای منفی و تحتالشعاع قرار گرفتن افراد و گروهای مثبتی که در این زمینه فعالیت میکنند، اقدامات گستردهای برای دستگیری رپرهای مستهجن در آینده نزدیک رخ خواهد داد.
(البته لازم به ذکر است که اینجانب تا به حال مستهجن بودن ترانه های تتلو رو نشنیدم البته تمام ترانه های ایشون رو دارم.بعد یک چیز دیگه -یعنی یه سوال از مقامات دارم.
:واقعا ترانه های ایشون زشت تر از نوع صحبت های دور از فرهنگ ایرانی جناب ریس جمهور است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پیغام گیر سعدی
از آوای دل انگیز تو مستم پیغام گیر فردوسی نمی باشم امروز اندر سرای پیغام گیر خیام این چرخ فلک، عمر مرا داد به باد پیغام گیر منوچهری از شرم، به رنگ باد باشد رویم پیغام گیر مولانا بهر سماع از خانه ام، رفتم برون، رقصان شوم پیغام گیر باباطاهر تلیفون کرده ای جانم فدایت پیغام گیر نیمایوشیج آی آد م ها! پیغام گیر حافظ رفته ام بیرون من از کاشانه ی خود غم مخور !
نباشم خانه و شرمنده هستم
به پیغام تو خواهم گفت پاسخ
فلک گر فرصتی دادی به دستم
که رسم ادب را بیارم به جای
به پیغامت ای دوست گویم جواب
چو فردا برآید بلند آفتاب
ممنون توام که کرده ای از من یاد
رفتم سر کوچه، منزل کوزه فروش
آیم چو به خانه، پاسخت خواهم داد
در خانه نباشم که سلامی گویم
بگذاری اگر پیام، پاسخ دهمت
زان پیش که همچو برف گردد رویم
شوری برانگیزم به پا، خندان شوم، شادان شوم
برگو به من پیغام خود، هم نمره و هم نام خود
فردا تو را پاسخ دهم، جان تو را قربان شوم!
الهی مو به قربون صدایت
چو از صحرا بیایم، نازنینم
فرستم پاسخی از دل برایت
که اندرپشت خط
درانتظارپاسخی هستید !
یک نفرهم ،اینک اندر خانه ی مانیست!
که پاسخ گوی الطاف شماباشد.
اگربادست وپای دائم ازچنگ فضای سرخ ناامنی
واین دریای تندوتیره وسنگین که می دانید
رهاگشتم
وسوی خانه برگشتم
سلامی گرم خواهم داد درپاسخ
محبت های بسیارعزیزان را…
تا مگر بینم رخ جانانه ی خود غم مخور
بشنوی پاسخ ز حافظ گر که بگذاری پیام
زان زمان کو باز گردم خانه ی خود غم مخور
بنا به در خواست شما اینم بقیه اش.امیدوارم راضی شده باشید...
برنامه صبحگاهی چهارسو که هر هفته صبح یک شنبه با حضور رضا استادی پخش می شود در برنامه این هفته خود به برنامه ای به شدت جنجال برانگیز تبدیل شد .
به نوشته محمد تاجیک این برنامه که به نوعی می توان آن را یک نود سینمایی البته از نوع صبحگاهی آن دانست در این هفته به موضوع دستمزد بازیگران سینما می پرداخت .موضوع دستمزد ستاره های سینما به موضوع بحث برانگیزی در هفته اخیر تبدیل شد و این موضوع از آنجا شروع شد که رسانه ها خبری منتشر کردند که محمد رضا گلزار برای بازی در دریک فیلم و تنها برای بازی در سه روز ??میلیون تومان دریافت کرده است .
در این برنامه همچنین گفت وگویی با حسین فرح بخش انجام شد و فرح بخش در صحبتهایی گفت : مقصر اصلی در مسئله دستمزد بالای بازیگران وزارت ارشاد بود که تهیه کنندگان را ?پاره کرد .
وی درادامه گفت :بعضی بازیگران ما واقعا بی انصافند چون اگر فکر می کنند که حضور آنها باعث پرفروش شدن یک فیلم می شود بهتر است از فروش فیلم پورسانت بگیرند .
حسین فرح بخش همچنین گفت : بعضی از هنر پیشه ها از بی لیاقتی برخی کار گردانان و تهیه کنندگان سوئ استفاده می کنند و پول زیادی می گیرند .
در ادامه رضا استادی لیستی را شامل ارقامی درباره دستمزد بازیگران مطرح سینمای ایران خواند و منبع آن را تهیه کنندگان ،مدیران تولید وسایر عوامل فیلم اعلام کرد .
در این لیست دستمزد تقریبی بازیگران سینما به شرح زیر اعلام شد :
حمید فرخ نژاد:18تا 20الی30میلیون
پرستویی :40تا50میلیون
معتمدآریا :30میلیون
فروتن40تا 60میلیون
بهرام رادان 50میلیون
ترانه علیدوستی 30میلیون
الناز شاکر دوست 35تا 40میلیون
مهناز افشار 40میلیون
نیکی کریمی 45میلیون برای ده روز
جواد رضویان60میلیون
حامد بهداد 35میلیون
لیلا حاتمی 45میلیون
باران کوثری 30میلیون
رضا عطاران 70میلیون
رضا کیانیان 30میلیون
امین حیایی (عنوان شد دراین سالها درگیرسریال کلاه پهلوی است )ولی اخیرا برای فیلمی 40میلیون دریافت کرده و تا60میلون نیز دستمزد او قابل افزایش است .
مهران مدیری 100میلیون
شهاب حسینی60تا70میلیون
کامبیز دیرباز 25تا30میلیون
امیر جعفری30میلیون
عزت الله انتظامی40میلیون
علی نصیریان25میلیون
هدیه تهرانی100میلیون
مجید صالحی 40میلیون
جمشید هاشم پور15تا20میلیون
حامد کمیلی 30میلیون
رضاشفیعی جم 40میلیون
اکبر عبدی40تا 50میلیون
پس لرزه های دستمزد بازیگران سینما
«هر چقدر تیغ بازیگر ببرد.» این قاعده تعیین دستمزد در سینمای ایران است؛ موضوعی که در سالهای اخیر باعث بروز جنجالها و اختلافهای فراوانی شده است.
انگار تمایل بازیگران به دریافت دستمزدهای بالا و بالاتر هیچگاه پایانی ندارد. آنها موضوعهای مختلفی را برای دریافت دستمزدهای بالاتر بیان میکنند. گاهی به مشکلات کاری خود اشاره میکنند، روزی به یاد این موضوع میافتند که ممکن است دوران فعالیت آنها دوام نداشته باشد و یک روز دیگر بهانه فروش بالای فیلمها، به خاطر حضور خود را مطرح میکنند. حال آن که بررسی دستمزدهای عوامل پشت دوربین نشان میدهد رشد دستمزد بازیگران در شرایطی رو به صعود است که سایر عوامل حاضر در سینما با دستمزدهایی غیر قابل مقایسه با دستمزد بازیگران در حال فعالیت در سینما هستند.
صبح روز یکشنبه برنامه «صبح عالی بخیر» در بخش هنری خود که با نام «چهارسو» شناخته میشود، مانند هفتههای گذشته، بررسی یکی از موضوعهای سینمایی را در دستور کار خود قرار داد. این موضوع مساله «دستمزد بازیگران در سینما» بود. این مساله قابل تعمیم به حوزه تلویزیون نیز هست، به گونهای که طبق مطالب مطرح شده در این برنامه، افزایش تولید فیلمهای 90 دقیقهای در این سالها و نیز مسیر روبه رشد سریالهای تاریخی و تاکید تمامی این آثار بر استفاده از «بازیگران چهره» سبب شد تا در چند سال اخیر بازیگران سینما و تلویزیون با حجم فراوانی از تقاضا روبهرو شوند.
وقتی بازار به همه تقاضاها «پاسخ مثبت» داد، کمکم قیمتها بالا رفت و به این رقمهای نسبتا نجومی رسید.بر اساس گفتههای رضا استادی کارشناس این برنامه تا چند سال پیش، دستمزد بازیگران در کل بودجه یک فیلم سینمایی 40درصد کل هزینه تولید فیلم بود؛ اما در سالهای اخیر این درصد به عدد 60رسیده است.
در شرایط امروز اگر فیلمی تنها4 بازیگر داشته باشد، باید مبلغی حدود 200 میلیون تومان را برای پرداخت دستمزد بازیگران خود کنار بگذارد.
سایر هزینهها نیز بین 200 تا 250 میلیون تومان آب میخورد و به این ترتیب هیچ فیلمی با کمتر از450 میلیون تومان تولید نمیشود. این رویه سبب شده تا تولید فیلم و سریالها با حضور بازیگران حرفهای روزبهروز گرانتر شود.
علیرضا سجادپور، رئیس اداره کل نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد روز گذشته در مصاحبه با خبرگزاری فارس، تعیین دستمزد بازیگران را از آخرین اولویتهای معاونت سینمایی دانست و تاکید کرد: باید خود سینماگران و صنف بازیگری برای کنترل دستمزدهای بازیگران برنامهریزی کنند و طراحی مکانیزمهای مالیاتی میتواند برای تعیین دستمزدهای سینمایی، بهترین راهحل باشد.
طبق گفتههای رضا استادی، اگر قرار است دستمزدها در سینمای ایران به رویه جهانی خود نزدیک شود، این اتفاق نباید فقط در عرصه بازیگری رخ دهد؛ زیرا در این صورت سینمای ما به آدمی شبیه میشود که دست و پا و سرش نحیف است و تنها شکم بزرگی دارد.
بر او ببخشایید
بر او که گاه گاه
پیوند دردناک وجودش را
با آب های راکد
و حفره های خالی از یاد میبرد
و ابلهانه میپندارد
که حق زیستن دارد.
.....
بر او ببخشایید
بر او که از درون متلاشیست
اما هنوز پوست چشمانش از تصور
ذرات نور میسوزد
و گیسوان بیهده اش
نومیداوار از نفوذ نفس های عشق میلرزد.
ای ساکنان سرزمین خوشبختی
ای همدمان پنجره های گشوده در باران
بر او ببخشایید
بر او ببخشایید
زیرا که مسحور است
زیرا که ریشه های هستی بارآور شما
در خاک غربت او نقب میزنند
وقلب زودباور او را
با ضربه های موذی حسرت
در کنج سینه اش متورم میسازند.
(یادت گرامی)
در گزارش رسانههای رسمی چین آمده است که این ??? قلاده سگ از استان «هنان» در مرکز چین به سمت استان «جیلین» در شمالشرق این کشور در حال انتقال بودند تا در رستورانها و غذافروشیها مورد استفاده قرار گیرند.
به گزارش ایسنا، براساس گزارش روزنامه «چاینا دیلی»، این سگها توسط قاچاقچیان حیوان یا افرادی که برای رستورانها کار میکنند از خیابانها جمعآوری شده یا از صاحبانشان به سرقت رفته بودند. همچنین دوستداران حیوانات تلاش میکنند تا این حیوانات را به صاحبانشان بازگردانند.
در تاریخ سینمای ایران کمتر پیش میآید فیلمی بتواند با فروش میلیاردی به عنوان یک پدیدهی صنعتی از سینمای بدنه در گیشه موفق باشد و از طرفی دیگر با رعایت استانداردهای ظریف فنی و هنری، امتیاز عالی از جماعت منتقد و سینمانویس دریافت کرده و جوایز داخلی و خارجی را هم درو کند.
«جدایی نادر از سیمین» علاوه بر دریافت خرس طلایی و دو خرس نقره ای از جشنواره برلین امسال و کسب جایزه گسترش فیلمنامه جشنواره آسیاپاسیفیک، و پنج سیمرغ بلورین، یکی از نادرترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران است که تاکنون منتقدان نشریات و سایتهای معتبری چون سایت اند ساند، اسکرین دیلی، هالیوود ریپورتر و ورایتی، زبان به تمجید و تحسین از آن گشودهاند.
خبرگزاری «رویترز» نیز با انعکاس خبر نمایش فیلم «جدایی نادر از سیمین» این فیلم را شایسته دریافت خرس طلای برلین و موجب هیجان این رویداد سینمایی دانست. «رویترز» با اشاره به اینکه فیلمهای بخش رقابتی جشنواره برلین که تا امروز نمایش یافتهاند، نتوانستند مورد توجه منتقدان قرار بگیرند، ساخته جدید فرهادی را نقطه عطف جشنواره برلین نام برد.
از اینها گذشته، اصغر فرهادی که چندی پیش در نشریات سینمایی از نگاه منتقدان و سینماگران ایرانی به عنوان کارگردان برتر دههی هشتاد سینمای ایران برگزیده شده بود، برای اولین بار نیز موفق شد تا فیلمی از ایران را در رده بهترینهای تاریخ سینمای جهان قرار دهد.
روز گذشته وب سایت IMDb که معتبرترین سایت در زمینه رتبه بندی فیلمهای تاریخ سینما محسوب می شود، در نظرسنجی از کاربرانش که به صورت مداوم انجام می شود، فیلم «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی را در جمع سه فیلم برتر تاریخ سینما در ژانر درام معرفی کرد و امروز نیز این فیلم توانست در لیست ??? فیلم برگزیده تاریخ سینمای جهان این سایت معتبر قرار بگیرد.
قرار گرفتن یک فیلم ایرانی در فهرست فیلمهای برتر تاریخ سینمای جهان، آن هم در روزهای نخست سال نود، میتواند نوید آغاز یک دورهی بکر و تازه برای سینمایی ایران باشد که همیشه رویایی فتح بازارهایی جهانی را در سر پرورانده است.
چندی پیش نیز «نانی مورتی»، کارگردان نامدار سینمای جهان، حق توزیع و پخش جدیدترین ساخته اصغر فرهادی را در ایتالیا خریداری کرد. تا از طریق کمپانی خود، «ساچر فیلم»، این فیلم را در ماه ژوئن (خرداد ماه) بهطور گسترده در سینماهای ایتالیا به نمایش درآورد. و نیز در سینماهای فرانسه، آلمان و انگلیس نیز به نمایش عمومی درآید.
برخلاف رویکردی که مدتی است در برخی رسانهها به وجود آمده و اصرار دارد با توسل به نوعی نمادجویی تاریخ گذشته، نمادهای خاصی از این فیلم دریافت و پیامهای مخصوصی از آن بیرون بکشد و با همان شدت آن را قضاوت کرده و محاکمه کند، فیلم فرهادی اما فقط یک زاویه جدید و واقعی به زندگی است و شاید تنها تقصیرش همین واقعگرایی مفرطش باشد که چنین روی روح و روان مخاطب بومی اثر میگذارد.
از طرفی دیگر با استقبالی که مخاطبان غیر ایرانی که از این فیلم از خود نشان دادهاند، میتوان عنوان کرد که دنیای که فرهادی خلق میکند بازنمای یک دنیایی امروزیاست و چندان وابسته به فضای جغرافیایی نیست و میتواند جهان شمول نیز باشد، حرفهای خود فرهادی نیز چنین نگاهی را تایید میکند.
اصغر فرهادی در نشست خبری این فیلم در روزهای جشنوارهی برلین عنوان کرد که: «جدایی نادر از سیمین بعد جهانی دارد و داستان آن محدود به ایران نیست. ما آنچه انجام میدهیم را با استانداردهای گذشته مقایسه میکنیم. آن استانداردها را دیگر نمیتوان مستقیما بهکار برد، درنتیجه هیچ استانداردی وجود ندارد که شما بتوانید بهعنوان الگوی کارهایتان قرار دهید.یک فرد امروزی با یک زندگی مدرن مشکلات عدیدهای دارد، بنابراین من فکر میکنم انسانها به دنبال تعریف جدیدی از زندگی هستند.»
وقتی فرهادی با خرس طلایی برلین به ایران بازگشت به افتخارش مراسمی در خانهی سینما برگزار شد و مدیر عامل خانهی سینما با بیان اینکه سینمای ایران تنها و تنها سفیر سرزمین ایران در آن سوی مرزها است در ستایش فرهادی و آخرین فیلمش سخن گفت.
عسگر پور گفت: « نویدبخش روزهای خوب پیش روی سینمای ایران است. در طبقهبندیهای مرسوم منتقدان فیلمهای سینمایی عموما به کارهای گیشهپسند و یا جشنوارهای تقسیم میشوند، اما در مقاطعی با فیلمهایی روبرو میشویم که این قاعدهها و تقسیمبندی را پشت سر میگذارد. از دوستانی که قاعدهها را میشکنند و تعاریف مرسوم را به تعاریفی جدیدتر میرسانند باید سپاسگزار بود.»
این یعنی تولد سینمایی با قابلیتهای استقبال داخلی و خارجی، بی تردید «جدایی نادر از سیمین» بالاتر از استانداردهای سینمایی ایران است و با قرار دادن آینهای در مقابل مخاطب ایرانی، نگاه او را به خودش برمیگرداند و از این منظر نه تنها هیچ باجی به مخاطب نمیدهد بلکه اورا درگیر مسئلهای اساسی چون دروغ و اخلاق میکند، و در ادامه با واگذاری پایانهایی منحصر به فرد، مخاطب را در روند فیلم شرکت میدهد.
پایان تلخی که در سینمایی فرهادی شاهدیم تنها یک پایان تلخ نیست، بیشتر تجربهی سخت و سنگینی از حس مشارکت و مسئولیت است برای مخاطب، آن هم مخاطبی که به انفعال و نتیجهگیریهای رایج سینمای کلاسیک و گیشه عادت کرده است، هرچند این پایان تلخ بهتر از یک تلخی بیپایان است.
این فیلم، بیشتر از تمامی کمدیهای بزن و بکوب و ملودرامهای دختر پسری که گاهی در میان لودگیهایشان پیامهای مستقیم اخلاقی ارائه میدهند و یا برای اثبات حسن نیت و با مایههایی از ریاکاری مفرط و آشکار، شعارهای جامعه پسندانه سر میدهند و با خلق موقعیتهای شرم آور سنگ ارزشها و اخلاقیات را به سینه میزنند به فکر اجتماعی است که در آن ساخته شده است.
تا اینجای کار شاید فرهادی همچون کیارستمی سینماگر مطرح و معروف جهانی نباشد، تا اینجای کار شاید نامش در بین صد سینماگر تاثیرگذار جهان جایی نداشته باشد، اما در نوع خودش پدیدهای متفاوت است سینمای کیارستمی تنها مخاطبان خاص را به خود جذب میکند و سالهاست که نمایش عمومی داخلی نداشته است.
اما سینمای فرهادی از این منظر یک پدیده است که توانسته موجی از استقبال داخلی را به وجود آورد و سینمای ایران را جان تازهای بدهد، خود کیارستمی وقتی داشت جایزهی فرهادی را در خانهی سینما به او میداد با تواضع گفت: «من از تو ممنونم که این سینما را مجددا زنده کردی!»
زنده بودن سینمایی که چند سالی بود چندان خبری در عرصههای جهانی از آن نبود و به یک نوع خاموشی گرفتار بود و از طرفی دیگر در فضای داخلی با بحران مخاطب روبرو بود واقعا غنیمت و ارزنده است و به قول رخشان بنی اعتماد به یادمان میآورد که سینمای ایران هنوز وجود دارد.
بنی اعتماد در یادداشت خود نوشته بود: «فیلم «جدایی نادر از سیمین» را دیدهایم، میبینیم و همچنان خواهیم دید تا یادمان نرود که هنوز سینمای ایران وجود دارد.»
مشخصات مدیر وبلاگ
عناوین یادداشتهای وبلاگ
دسته بندی موضوعی